نوید شاهد – مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: بچّههای محله آنقدر با آب و تاب از سرسره بازی «پاپایی» تعریف میکردند که آخر سر با مصطفی تصمیم گرفتیم یکبار هم شده به آنجا برویم و از نزدیک هیجاناش را تجربه کنیم. موقع خارج شدن از در، حمید فهمید و اصرار کرد که با ما بیاید. مصطفی چشمک زد که یعنی قالش بگذاریم و تنهایی برویم.