خطاب به شهدای غريب در اسارت
«بالای آخرین مزار شهید گمنام که فاتحه‌ام تمام میشود چشمم می‌افتد به مردی قد بلند و لاغر اندام که با دقت به پوستر بر روی ستون نگاه می کند و زیر لب زمزمه می کند: «شهدای غریب از مظلوم ترین شهدا بودند.»

 

به گزارش نوید شاهد خوزستان، وارد گلزار شهدا که میشوم یک راست می روم سراغ شهدای گمنام که به ردیف کنار هم در مزارهای برجسته از سایر شهدا آرام خفته اند. نمی دانم چرا ذهنم می رود به سمت مفقودالاثرها که هیچ نام و نشانی از آنها نیست و مزاری هم ندارند که لااقل مثل این شهدای گمنام بشود بر روی آنها رفت و فاتحه ای خواند.

دلنوشته

بالای آخرین مزار شهید گمنام که فاتحه ام تمام میشود چشمم می افتد به مردی قد بلند و لاغر اندام که با دقت به پوستر بر روی ستون نگاه می کند و زیر لب زمزمه می کند: «شهدای غریب از مظلوم ترین شهدا بودند»

جلوتر می روم. کنارش می ایستم. حس خوبی از او می گیرم. بالای پوستر تیتر زده شهدای غریب اسارت. مرد خودش را ماهور زاده معرفی می کند. می گوید کنگره بزرگداشت شهدای غریب اسارت قرار است که برگزار شود.

می گویم شهدای غریب اسارت؟ شهدای گمنام و مفقودالاثر شنیده‌ام ولی شهید غریب اسارت را نمی شناسم.

ماهورزاده دستش را روی شانه ام می گذارد و می گوید امام رضا امام غریب است چون از شهر و موطن خود از فرزندان و فامیل و بستگان خود دور شد و در غربت و خاکی دیگر مظلومانه به شهادت رسید.

این شهدا هم همین روال را داشتند. هم اسیر بودند و در غربت و برخی از آنها در همان اردوگاه‌ها و شهرهای عراق غریبانه و مظلومانه شهید شدند و بدون نام و نشانی در گوشه‌ای از خاک کشور عراق به خاک سپرده شدند. اینها غم غربت و اسارت چشیدند و مجروحیت و شکنجه و بیماری باعث شد در همان غربت شهید شوند.

ماهورزاده به آرامی می گرید و از کنارم دور می شود. نگاهم دوباره برمی گردد به مزارهای شهدای گمنام و نگاه به پوستر شهدای اسیر غربت سلام میدهم به امام غریب. السلام علیک یا علی بن موسی الرضا یا امام غریب.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده