به مناسبت سالروز ورود آزادگان منتشر می‌شود
شهید آزاده "محمد فرخی راد" از شهدای دوران دفاع مقدس است. درخصوص تعلیم و تعلم و برگزاری کلاس های نهضت سواد آموزی در زندانهای بعث عراق و پس از تحمل سختی ها و انواع شکنجه های مزدوران بعثی، غریبانه در کنج زندانهای عراق به درجه رفیع شهادت رسید. آخرین نامه‌ وی در اسارت به خانواده اش را در ادامه می‌خوانید.

 

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید «محمد فرخی‌راد» دهم ارديبهشت1331، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش رضا، مشک دوز بود و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. معلم بود. ازدواج كرد و صاحب يک پسر و دو دختر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت و در كوشک به اسارت نيروهای عراقی در آمد. هفدهم مرداد 1363، در اردوگاه موصل عراق بر اثر شکنجه به شهادت رسيد.

آخرین نامه شهید«فرخی راد»  

متن نامه شهید محمد فرخی راد:

حضور محترم عموی گرامی و خانواده والامقامم سلام عرض نموده سلامتی و تندرستی روزافزون شما را از درگاه قادر متعال خواهانم چنانچه حال ما را خواسته باشی حالمان خوب بوده و به دعاگویی مشغولیم عموی گرامی ناگفته نماند که در شب هشتم ماه رمضان در نیمه های شب خواب دیدم که در منزل شما هستم و وضع طور دیگری بود گویی منزل شما از خانه خودمان بهتر بود من می خواستم به خانه خودمان که ناگهان مرحوم شهید مجید صالحی سر رسید و گفت:«برادر فرخی امشب باید پهلوی ما بمانی» من گفتم: «آقا مجید من کی منزل شما شب مانده ام که حال بمانم؟!» بطور عادی گفت: «امشب عروسی دو خواهر کوچک است بروی مجلس ما رونقی ندارد...» و اتفاقا یکی از اعضای خانواده اصرار ورزید که باید بمانی من ناچار شدم بمانم.
 
در این بین از خواب پریدم ساعت ۲ شب بود، از روی قرآن معنی خواب را نیز پیدا کردم که خیلی خوب بود ولی با این حال خیلی نگران بودم ولی هیچگونه وسایلی در دست ندارم و دستم خالی است خدا دستشان را خالی کند که مارا به این حال انداختند.
 
جان محمد بدون کم و کسر برای من هر اتفاقی رخ میدهد بیان کنید در چند نامه که بعد از مدتها رسید نوشته اند که موشکهایی در کجا اصابت کرده و چیز دیگر نگفته اند. حال شما هر چیز میدانی بیان کن زیرا من همان محمد سابق هستم کمی محکمتر با روحیه ای قویتر.
 
درضمن عکس مرحوم برادر شهید مجید رسید، واقعا در تاریخ زندگیم اینقدر خوشحال نبوده ام که این عکس برایم رسید خیلی ممنونم خدا روحش را شاد کند و به شما صبر واستقامت دهد سلام مخصوص مرا به حمید و غلامحسین و محمد رضا و ناصر و همه دوستان و آشنایان برسانید. در انجمن سلام مرا به همکاران و آشنایان برسانید.
 
۱۳۶۳/۴/۱۶ امضاء.
 
فرستنده: محمد فرخی راد اسم پدر رضا عراق - موصل ۳ زندان یک بند یک شماره کارت ۵۱۵۰ گیرنده ایران - دزفول - خیابان طالقانی توسط حاج عبد النبی صالحی نژاد
 
 
 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده