تخریبچی سوریه
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید مدافع حرم محمود مراد اسکندری در سوم فروردین ۱۳۶۶ دیده به جهان گشود و فوق دیپلم مکانیک خودرو داشت. پدرش به خاطر علاقه فراوانی که به برادر شهیدش داشت نام او را محمود هم نام برادر شهیدش گذاشت. دارای هشت خواهر و دو برادر بود، پدر در شهرداری کار میکرد و مادر هم خانهدار بود. وی در سن ۱۴ سالگی مادر و در سن ۱۶ سالگی پدرش فوت کرد و او به همراه دیگر خواهرانش در خانه پدری زندگی میکردند لذا از همان سن ۱۶ سالگی در تکاپوی امرار معاش خانواده بود.
دوران نوجوانی
شهید محمود مراد اسکندری دوره ابتدایی را در مدرسه فروغی و دوره راهنمایی را در مدرسه شجرات و دوره ی دبیرستان را در مدرسه خیاط و سپس ابوذر اهواز به پایان برد. به خاطر علاقهای که به علم آموزی داشت در کنار شب کاری در ترابری ملی حفاری در سال ۸۷ وارد دانشگاه شد و در سال ۹۰ توانست در رشته مکانیک خودرو از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز فارغ التحصیل شود.
شهید محمود مراد اسکندری در سن ۲۸ سالگی برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مبارزه با تکفیریها به سوریه رفت. شرایط رفتن به جنگ را نداشت (از این باب که سرپرست خواهرانش بود) و مسئولین اعزام با رفتنش مخالفت میکردند، اما او توانست از طریق گردان نور به جبهه یِ سوریه برود و بعد از ۴۵ روز به ایران بازگشت و ۳۸ روز پس از بازگشت به ایران مجددا با سمت تخریبچی به سوریه اعزام شد.
اعزام داوطلبانه به سوریه
به نقل از خواهر شهید اسکندری «وقتی حرکت داوطلبانه اعزام به سوریه در سال ۹۲ آغاز شد محمود هم سعی کرد به این جمع بپیوندد و با رفتن دوستانش و شهید شدن برخی از آنها شوق او هم برای رفتن بیشتر شد. و این موضوع را در خانواده هم مطرح میکرد، در سال ۹۳ یکی از دوستان نزدیک او که با هم یادواره شهدا هم برگزار میکردند به نام عبدالکریم اصل غوابش شهید شد، آن زمان بود که دیگر محمود پای ماندن نداشت و نهایتاً در ۱۳ مهرماه سال ۹۴ با تلاش فراوان و به سختیهای فراوان توانست مجوز اعزام بگیرد.»
جنگ تنها شلیک گلوله نیست، انجام تکلیف است
به نقل از خواهر شهید محمود اسکندری که همیشه میگفت «وقتی حرم حضرت رقیه (س) را دیدم همه چیز را فراموش کردم. وقتی رفتیم زیارت حرم تاریک بود، با نور تلفن همراه بچهها و چراغ قوه آن را روشن کردیم و توانستیم زیارت کنیم، او گریه میکرد و میگفت: دلتان میآید آنجا تاریک بماند؟ آنقدر میرویم و میآییم تا انشاءالله آنجا به پیروزی برسیم. جنگ تنها شلیک گلوله نیست، انجام تکلیف است، هرکس هر کاری از دستش برمیآید باید انجام دهد. یکی با جانش یکی با مالش و همه اینها میشود جهاد. او با این اعتقادات رفت و ما میدانستیم که چیزی جز شهادت تکمیلکننده وجود محمود نیست.»
شهادت
شهید محمود مراد اسکندری در دوازدهم بهمن ماه سال 1394 زمانی که برای آزاد سازی دو شهر نبُّل و الزَّهراء رفته بودند، پس از رشادت های فراوان بر اثر اصابت پرتابه جنگی به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نایل گشت. طبق وصیّتنامهاش، پیکر مطهّرش در قطعه یک گلزار شهدا اهواز و در کنار عموی شهیدش (سردار شهید محمود مراداسکندری) دفن می باشد.