کد خبر : ۵۴۵۳۲۸
۱۳:۳۴

۱۴۰۱/۰۹/۲۶
خاطره‌ای از شهید «حسن دستیار»

دعا می‌کنم خواب بابا رو ببینم

نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «حسن دستیار» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر نمود.
نویسنده :
مهدی یوسفی


به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید حسن دستیار بيست و پنجم تير 1343، در روستاي كنارو از توابع شهرستان بندرعباس چشم به جهان گشود. پدرش باران و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. پاسدار بود. ازدواج كرد و صاحب يك پسر و يك دختر شد. بيست و پنجم آذر 1372، در آب­هاي خليج­ فارس هنگام ماموريت گشت دريايي غرق شد و به شهادت رسيد.

دعا می کنم خواب بابا رو ببینم

خاطره‌ای از شهید حسن دستیار

من همسر شهید دستیار هستم؟، من و حسن سال 67 با هم ازدواج کردیم و حسن سال 72 شهید شد، ما دارای دو فرزند شدیم به اسم ساجده و سجاد که ساجده متولد 69 و سجاد پسر زیبا چشم شهید متولد 70 است.

پنج سال زندگی مشترک من با او بهترین دوران زندگی ام بود، از قشم حرکت کردند و نیروی انتظامی دچار خطای دید شد و آنها را با قایق های قاچاق کالا اشتباه گرفت چون بدون علامت بود شهید دستیار با چراغ دستی علامت داد و سرعت را کم کرد ولی نیروی انتظامی سرعت را زیاد کرد و قایق شهدا با نیروی انتظامی برخورد کرد و حسن شهید شد.

در آن زمان ساجده سه ساله و سجاد دو ساله بود بعد از آن من مبتلا به بیماری ناراحتی اعصاب شدم.

مامان مریض بود و بابا برای اینکه ما احساس ناراحتی نکنیم من و برادرم را سوار موتور می کرد و در میان خیابان ها در آن شب تاریک گردش می داد و او ادامه داد اگر بابا شهید نشده بود می توانست مثل پدر های تمام همکلاسی هام در درسهایم به من کمک کند و او گله مند است که تنها فرزند شهید کنارو است که هنوز در روستا درس می خواند و او این را نا عدالتی می دانست و می گفت همیشه دعا می کنم که شب ها که سر بر روی بالین می گذارم خواب بابا رو ببینم.


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه