اسراف نکنید تا خداوند از شما راضی باشد
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید محمد رفیع حاتمی یکم فروردين 1314، در روستاي كولفرح از توابع شهرستان ايذه به دنيا آمد. پدرش لطفعلي (فوت 1360) كشاورز بود و مادرش هما خانم نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. سال 1341 ازدواج كرد و صاحب چهار پسر و پنج دختر شد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در زادگاهش قرار دارد.
متن وصيت نامه شهید محمد رفیع حاتمی:
«اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است میبوسم و بر این بوسه افتخار میکنم» «امام خمینی(ره)»
«مپندارید که شهیدان در راه خدا مردهاند، بلکه ایشان در پیشگاه خدای خود روزی میگیرند.»
افتخار و درود خدا بر پیامبران از آدم تا خاتم(ص) و بر ائمهی اطهار(ع) و بر منجی عالم بشریت امام عصر مهدی موعود(عج) ارواحنا الفدا و بر نایب پیامبر گونهاش امام امت، این سلالهی پاکش خمینی کبیر و افتخار و درود خدا بر شهدای صدر اسلام از شهدای خلقت انسان تا شهدای کربلای حسین(ع) و از شهدای کربلای حسین(ع) تا شهدای گلگون کفن ایران که ایثارگرانه جنگیدهاند و شهید شدند.
از هیچ چیز به جز الله بیم و هراس نداشته باشید
افتخار و دورد خدا بر رزمندگان پرتوان اسلام که از هیچ چیز به جز الله بیم و هراس ندارند و آرزوی کربلا را دارند و سلام گرم بنده بر شما امت حزب الله و همیشه در صحنه ایران و خانوادهی محترم شهدا و شما خانواده محترم و صبورم اکنون که قلم بر دست دارم و مینگارم نمیدانم از کجای اسلام شروع کنم. زبانم عاجز و قلم ناتوان است که بتوانم حتی گوشهای از اسلام را بیان کرده باشم.
آرزوی رفتن به جبهه
در هر صورت بنده محمدرفیع حاتمی فرزند لطفعلی اهل شهرستان ایذه روستای کولفرح وصیت خود را شروع میکنم البته صحبتهای بنده برای خود نصیحت باشد و برای شما تذکر میباشد. بنده از آن موقع که جنگ شروع شد خیلی آرزو داشتم که به جبهه بیایم و خلاصه اینکه در مورخه ۶۴/۵/۲۷ به جبهه اعزام شدم و تا حال که خود را برای شهادت آماده کردهام از هیچ گونه خدمت در راه خدا دریغ نکردهام و از خدای بزرگ میخواهم که مورد قبول واقع شوم.
در مراسم من اسراف نکنید
ای پسر عزیزم! علی مردان، تنها امید خانوادهی من به شماست و باید تو بعد از من هم ادامه دهنده ی راه من باشی و هم سرپرست خانوادهات باشی و دیگر اینکه اگر خداوند توفیق شهادت را به بنده عطا فرمود امیدوارم که هزینه فاتحهخوانی مرا خیلی ساده بگیرید تا خدای نکرده اسرافی به وجود نیاید تا خداوند از همه ما راضی باشد.
وصیت نامه ام را بر سر مزارم بخوانید
و دیگر اینکه باید برای بنده ناراحت نشوید، زیرا تنها باید فکر مرا درنظر نداشته باشید. سرپرست همه ی ما علی(ع) و فاطمه(س) است و آخرین تذکر بنده در زمینهی وصیتنامه من این است که آن را بر سر مزارم بخوانید و سپس تحویل امام جمعهی ایذه بدهید دیگر وقت شما را نمیگیرم.