درخت اسلام را با خونمان آبیاری می کنیم
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید محمدرضا اسدی یکم مهر 1343، در شهرستان رامهرمز به دنيا آمد. پدرش مرتضي، راننده بود و مادرش خديجه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. پنجم مهر 1360، در آبادان بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. پیکر او را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند.
متن وصيت نامه شهید عبدالعلی اعظمی:
با عرض سلام خدمت خانواده عزیزم، پدر و مادر مهربانم، خواهر و برادران خودم.
طلب شهادت
پدر و مادر عزیزم از اینکه شما را تنها گذاشتم و به جبهه رفتم از شما پوزش میخواهم و امیدوارم مرا ببخشید که اذیتتان کردم. خودتتان میدانید که من نه ماشین نه خانه هیچ چیز دیگری از شما نخواستم بجز یک سنگ قبر و یک کفن شهادت که امیدوارم به آرزویم برسم، به همه اقوام وبستگان سلام مرا برسانید و بگویید که ان شالله به زودی پیروز خواهیم شد و کشور عزیزمان را نجات خواهیم داد.
راهم را برادرم ادامه دهد
از شما میخواهم که بعد از شهادتم گریه و زاری نکنید و ناراحت نباشید که دشمن ما شاد بشود و از اینکه این راه را انتخاب کردم خوشحال باشید. خواسته دیگرم این است که بعد از من برادرم آقاحمید را به جای من در سپاه مستقر کنید تا هم جای من را پر کند و هم خدمتگذار صدیقی برای انقلاب باشد.
درخت اسلام را با خونمان آبیاری می کنیم
پدر و مادر عزیزم بالاخره این راهی بود که خودم انتخاب کردم و باید میرفتم تا به آرزویم که شهادت است برسم. ما باید با خونمان درخت پربرکت اسلام را آبیاری کنیم و دست بیگانگان را از کشور خود دور کنیم، اگر ما به جنگ نرویم و از ناموس و دینمان دفاع نکنیم پس باید چه کسانی به کشورمان کمک کنند؟ دیگر مزاحم وقتتان نمیشوم و از شما طلب حلالیت میکنم سلام به همه برسانید.