نوید شاهد - شهید "علی دلفي" در قسمتی از وصیت نامه خویش می نویسد: «فریاد سر می دهم که جان من فدای مکتب خمینی و راه خمینی و مرام خمینی که راه خداست. نه یک بار بلکه دوست دارم هزار مرتبه فدای این اسلام و این مکتب بشوم...» در ادامه متن وصیت نامه این شهید بزرگوار را بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید علی دلفي، نهم آذر 1344، در روستاي بنه خلف از توابع شهرستان شوش به دنيا آمد. پدرش ساحر، كشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت. تا دوم متوسطه در رشته مكانیك درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. سيزدهم خرداد 1365، در مهاباد توسط نيروهاي عراقي بر اثر واژگونی تانك روي خودرو حامل وي به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش واقع است.

متن وصیت نامه شهید علی دلفی:

پیروزی از آن ماست

حقیر علی دلفی وصیت نامه خود را با نام خدا و برای خدا و با یاد خدا آغاز می کنم و به جبهه جنگ حق علیه باطل عازم می شوم که با نثار خون ناقابل خود به این نابخردان و بی دینان بفهمانم که اگر نبودم در صحرای کربلا ،امام حسین (ع) رهبر آزادمردان را یاری نمایم، امروز به ندای حسین زمانم، خمینی بت شکن فریاد «لبیک» را سر می دهم و تا آخرین قطره خونم دست از چنین رهبری و چنین مکتبی نخواهم کشید. آری! می خواهم حرفم را به عمل برسانم می روم تا به گفتۀ اماممان خمینی بت شکن یا بکشم و یا کشته شوم؛ چون در هر دو حالت پیروزم.

انقلاب را حفظ کنید

سخنی دارم با برادران همرزم پاسدار و بسیجی، امام دربارۀ شما می گوید:«ملت پشتیبان شماست»، پس بکوشید چون مسئولیتی بس سنگین و بار گرانی را به دوش می کشید و آن حفظ و حراست این انقلاب اسلامی است. این بار گران خسته تان نکند و این بار را با پیروزی کامل اسلام بر کفر به پایان برسانید.

آگاهانه جنگیدم

برادران! من وقتی که لباس سپاه را بر تن کردم تفاوت را در خود مشاهده کردم. در این حالت بود که انسانیت را دریافتم و اگر افتخار شهید شدن را داشته باشم، همگان بدانند که آگاهانه زیستم و آگاهانه جنگیدم و آگاهانه به ابدیت پیوستم.  فریاد سر می دهم که جان من فدای مکتب خمینی و راه خمینی و مرام خمینی که راه خداست. نه یک بار بلکه دوست دارم هزار مرتبه فدای این اسلام و این مکتب بشوم.

جبهه ها راخالی نکنید

خدا را شکر می کنم که سالهای عمرم را تا فرارسیدن یوم الله قرار داد و اکنون یوم الله دیگری است که پیرو یوم الله حسین (ع) می باشد همان یوم اللّهی که در 1340 سال قبل از این حسین (ع) در میدان شهادت در آن روز ندای هل ناصر ینصرنی را سر داده و اینک ما می گوئیم حسین  جان در فضای گرم و خونین ایران زمین دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبی و تنهایی ات لبیک  می گوئیم. تا آخرین قطرۀ خونمان ایستاده ایم و از این مکتب دفاع خواهیم کرد. امام را تنها نگذارید، جبهه ها را خالی نکنید و نمازجمعه ها را پر شکوه تر برگزار کنید.

احسان به والدین

اما خانوادۀ محترم همگی شما را سلام می رسانم و وصیتم می کنم که ناراحت نشوید زیرا من خودم این راه را انتخاب کردم و رفتم. برادرانم امیدوارم که خداوند شما را در زندگی سرافراز و سربلند بگرداند و به شما توصیه می کنم که هر چه که در توان دارید به والدینتان احسان کنید و نگذارید مادر مهربانم زیاد ناراحت شود. مادرم را در مشرف شدن به خانۀ خدا و انجام مناسک حج یاری کنید.

والسلام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده