نوید شاهد - شهید "حسن كاهوكار" در قسمتی از وصیت نامه خویش می نویسد: «ما دفاع از حق مي كنيم كه روزي موسي با عصايش و ابراهيم با تبرش و محمد(ص) با قرآنش و علي (ع) با ذوالفقارش و حسين(ع) با خونش از آن دفاع كرد و ما مي جنگيم تا نور عدالت را در سرتاسر جهان پرتو افكنيم...» در ادامه متن وصیت نامه این شهید بزرگوار را بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید حسن كاهوكار، يكم خرداد 1349، در شهرستان دزفول چشم به جهان گشود. پدرش حسين، كشاورزي مي کرد و مادرش زهرا نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. كارمند كميته امداد بود. سال 1374 ازدواج كرد و صاحب يك پسر شد. سيزدهم بهمن 1376،در عين خوش بر اثر انفجار مين به شهادت رسيد. پيكر وي را در بهشت علي زادگاهش به خاك سپردند.

متن وصيت نامه شهید حسن كاهوكار:

بسم الله الرحمن الرحيم

((يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي))

سلام گرم من همچون گرمي طليعه فجر برآن پير نستوه كه شيوه زندگي كردن و شهادت و عشق به خدا را به ما آموخت. سلام گرم من همچون گرماي خون شهيد به امتي كه همچون ياران صدر اسلام در برابر ظلم ايستادگي كردند.

رهروان خون امام حسین (ع) باشید

در اين برهه از زمانه كه اسلام احتياج به خون دارد تا ريشه خود را بر سطح زمين بگستراند, من داوطلب شدم و با دشمنان دين و ايمان جنگيدم و خون خود را تقديم اين راه كردم و با ريختن خون خود وظيفه خود را بر دوش ديگران نهادم تا آنها رهروان ما و رهروان خون حسين(ع) باشند.اي كاش مي توانستم آن چيزي كه در سر دارم بر روي ورق بياورم اما اين دست و اين قلم از اين كار عاجز است. تنها مي توانم در يك جمله خلاصه اش كنم و آن جمله اين است: اي كاش دهها جان و يا صدها و يا هزاران جان مي داشتم و در راه اين خط خونم را فدا مي كردم.اين جمله اي است كه عاشقان الله مي گويند چون آنها فهميده اند كه در چه راهي مي جنگند و در چه راهي خون خود را مي دهند آنها نه به زبان مي گويند بلكه حاضر هستند در عمل هم ثابت كنند.

از این انقلاب پاسداری کنید

اي مردم اي عاشقان خون سرخ حسين (ع) از اين انقلابي كه از بهاي خون هزاران عاشق به زمين ريخته پاسداري كنيد. نگذاريد اين ظالمان خون ما را پايمال كنند و اين انقلاب را از دست شما بگيرند. ای ملت ایران با افتادن پرچمي، پرچم ديگري را بلند كنيد و به ظالمان جهان بفهمانيد كه اين انقلاب خونين پايبند يك يك افراد است.

به امام لبیک گویید

اي ملت عزيز وصيت من به شما اين است تا مي توانيد از امام عزيز پيروي كنيد و از او بهره بريد كه فردا ديگر دير است. نگذاريد كه ما در قبر رنج ببريم. به امام آنچنان لبيك بگوئيد كه ياران حسين (ع) به امام خود گفتند نه ياراني كه امام را تنها گذاشتند.

از خط ولایت فقیه دور نشوید

تا مي توانيد نماز جمعه را پرشكوه و فشرده برگزار كنيد كه نماز جمعه وحدت مسلمين را بيشتر و چشم دشمنان را كور مي كند. برادران و خواهران، پدران و مادران هيچ وقت خود را از خط امام و ولايت فقيه دور نكنید كه اگر دور شويد خواه و ناخواه منحرف خواهيد شد و در مدت زماني كوتاه به پرتگاه ظلماني خواهيد رسيد.

حفظ حجاب

و وصيتي كه براي خواهراني كه همچون زينب در صحنه بوده و هستند دارم و آن اين جمله است كه تمام رهروان حسين(ع) به آن تاكيد كرده اند و آن اي خواهران، حجاب خود است. خواهرم با حجاب خود به دشمنان بفهمان كه تو همچون رزمندگان در سنگري اما در سنگر حجاب.

ما كوركورانه اين راه را نرفته ايم

آن كساني كه ما را گمراه حساب مي كنند به آنها مي گويم كه شما معنا و مفهوم زندگي را درك نمي كنيد ما كوركورانه اين راه را نرفته ايم بلكه از معلم دلسوزمان حسين بن علي (ع) آن سرور آزادمردان اين راه را آموختيم، چگونه زندگي كنيم، چگونه بجنگيم و چگونه وعده حق را لبيك بگوئيم. ما دفاع از حق مي كنيم كه روزي موسي با عصايش و ابراهيم با تبرش و محمد(ص) با قرآنش وعلي (ع) با ذوالفقارش و حسين(ع) با خونش از آن دفاع كرد و ما مي جنگيم تا نور عدالت را در سرتاسر جهان پرتو افكنيم.

طلب حلالیت

من دوست داشتم و خداوند خودش مي داند كه براي رضاي او دوست انتخاب كردم ولي در دوستي خود احساس مسئوليت نكردم و اقوام و خويشاوند داشتم ولي آنطور كه بايد نتوانستم صله رحم به جا آورم. مادر و پدر داشتم اما نتوانستم به آنها آنطور كه خواستند خدمت كنم.خواهر و برادراني داشتم ولي نتوانستم آنها را شاد كنم و بچه كوچك داشتم ولي نتوانستم خود به آنها محبت نمايم، خواستم انجام دهم ولي كوتاهي كردم. اميد دارم كه مرا ببخشيد تا بتوانم در قبرستان آسوده زندگي كنم. مادر و پدر اگر در طول عمرم كاري كه به من محول شده بود انجام ندادم و يا در آن سستي به خرج داده ام مرا ببخشید. من هميشه به شما افتخار مي كردم كه در خانواده اي چشم به جهان گشودم كه در آن ايمان بود و در آن رشدیافتم.

دشمنان را شاد نکنید

مادر و پدر، اميدوارم كه از دوري من دلتنگ نشويد و از دوري من زاري ننمائيد كه با اين حركت شما دشمنان من خوشحال مي شوند و روح من رنجيده خاطر مي شود. اميدوارم آنچنان باشد كه با رفتن من به ديگر خانواده ها درس صبر بياموزيد و شما را اسوه قرار بدهند.

امام را فراموش نکنید

برادرانم از شما مي خواهم كه كارهاي مرا جبران كنيد تا مي توانيد به مادر و پدرم و خواهرانم دلداري دهيد و از پدر و مادرم محافظت كنيد و با دوري من رنجيده نشويد. و از خواهرانم تقاضا مي كنم با حجاب خود مشت محكمي بر دهان دشمنان اسلام بزنند. خانواده عزيز ولايت فقيه و امام را فراموش نكنيد و كينه هاي يكديگر را از دل خالي كنيد.

چند وصيت

من تا توانسته ام نمازم را خوانده ام و هيچ نماز قضا ندارم و تمام روزه هايم را گرفته ام درباره كتابهايم، آنها را به كتابخانه فتح المبين بدهيد و با پولهايم كتاب بخريد.

ان الارض يرثها عبادي الصالحون

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده