جمع آوری مال نامشروع تا کجا؟!
به گزارش نوید شاهد خوزستان،سردار شهید حاج علی محمد قربانی بیستم آبان ۱۳۴۶ در خانوادهای متدین از روستای بنوار ناظر حد فاصل شهرهای اندیمشک و دزفول چشم به جهان گشود. با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت بسیج نوجوانان درآمد و در سال ۱۳۶۱ در حالیکه فقط ۱۵ سال داشت، راهی جبهه شد و در عملیات بیت المقدس شرکت کرد.
او در سال ۱۳۶۳ به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و پس از آن در عملیاتهایی مانند والفجر ۸، والفجر ۱۰، بیت المقدس ۷ و در عملیات کربلای ۴ به عنوان معاون دسته غواصان به آغوش خطر رفت.
وی همچنین در تیپ سوم لشکر هفت به فرماندهی گروهان مستقل کماندویی منصوب شد. او بعدها تحصیلات خود را در رشته مدیریت برنامه ریزی آموزشی در دانشگاه آزاد واحد دزفول به پایان رساند و در سال ۱۳۸۲ به مدیریت بانک انصار شهرستان دزفول منصوب شد و از سال ۱۳۸۸ تا پایان سال ۹۳ سمت معاون حراست شهرداری اهواز را برعهده گرفت.
آخرین مسئولیت ایشان جانشین مدیرعامل شرکت خدماتی، رفاهی، پشتیبانی سازمان آب و برق خوزستان (ساب) بود و سرانجام در مهر ۱۳۹۴ عازم سوریه شد و در نوزدهم بهمن ۹۳ به درجه رفیع شهادت نایل شد.
متن وصیت نامه شهید مدافع حرم علی محمد قربانی:
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد و آرزوی سلامتی و ظهور آقا امام زمان (عج) و سلامتی رهبر عزیزم امام خامنه ای (حفظه اله) و شهدای عزیز که ما از قافله آنها جامانده بودیم و از اینکه به لطف خداوند متعال توانستم راه دوستان عزیز و شهیدم را ادامه بدهم خیلی خوشحال هستم و اشک شوق میریزم.
توفیق حضور دوباره در جبهه های نبرد
خدا را سپاسگذارم که این سعادت نصیب من شد تا دوباره در جبهههای نبرد حق علیه باطل شرکت داشته باشم و به آرزوی خود رسیدم؛ واقعا با تمام وجود دوست داشتم به فرمان رهبر عزیزم جهت دفاع از دین و اسلام عزیز در جبهههای نبرد حاضر شوم.
از اینکه خداوند متعال ما را به این راه ارزشی و دفاع از حرم حضرت زینب (س) هدایت نمود خدا را بسیار شاکر و سپاسگذارم...
از همسر متدین، متعهد، ایثارگر و مهربان خودم بسیار سپاسگذارم که در این راه نه تنها مخالفتی نداشت بلکه مرا هم خیلی تشویق نمود تا بدون هیچ نگرانی از خانواده جدا شوم و در مسیر حق دوباره سلاح به دست بگیرم، از او که همیشه مشوق من در راه خوبیها بود خیلی خیلی ممنونم و دعا می کنم همیشه سلامت باشید. همسر عزیزم من هر چه خوبی در خودم و زندگی ام دارم اول خدا و بعد هم از حمایتهای جنابعالی بوده است.
از مسجد و بسیج دوری نکنید
از فرزندان عزیزم بسیار راضی هستم و امیدوارم همیشه در پناه ائمه اطهار و خداوند متعال و زیر پرچم ولایت فقیه موفق، سلامت و سربلند باشید. همیشه در راه ولایت فقیه باشید، تنها راه نجات جامعه به امر ولایت بودن است و لا غیر...
فرزندان من بدانید که سلامتی، عاقبت بخیری، موفقیت، معنویت، خوشبختی و کمال شما با اطاعت پذیری محض از ولایت فقیه و دور نشدن از مسجد و بسیج و دوری از گناه می باشد که امیدوارم هم آنها را به خوبی رعایت کنید... دوست دارم بچههای من بسیجی با بصیرت و ولایت مدار باشند و افرادی باشند همیشه آماده به فرمان رهبر عزیزمان و فقط زیر بیرق ولایت باشند و لا غیر...
از اینکه بی پدر شدید نگران و ناراحت نباشید، افتخار کنید که پدر شما همیشه در خط ولایت بوده و سربازی او را کرده است و هرگز به خاطر نامهربانیهای دنیایی دست از دینم و ولایتم و گذشته ارزشی خود نکشیدم و دوست دارم شما هم همینطور باشید و فقط به فرمان ولایت عمل کنید.
همیشه در مسیر انقلاب، نظام و ولایت فقیه باشید
از خاطرات خوب ما با فرزندانتان حرف بزنید و در مجالس خودتان مرا هم یاد کنید، آرزو داشتم بچههای شما را ببینم که نشد ولی راضی ام به رضای خدا و همیشه خدا را شکرگزار بوده ام که همسر و فرزندان خوبی به من عطا نموده است.
از مادرم، برادرم و خواهرانم ضمن حلالیت گرفتن میخواهم که ان شاءاله همیشه در مسیر انقلاب، نظام و ولایت فقیه باشند.
از خانواده ام میخواهم که از تمام اهل فامیل، همکاران، دوستان و آشنایان، همسایگان و همه کسانیکه با آنها به نوعی ارتباط و همکاری داشته ام برایم طلب حلالیت نمائید. اگر حقی به گردنم دارند آن را سریعا ادا کنند. ان شاءاله حضرت زینب حافظ و نگهدار شما باشد و با یاد او صبر او را داشته باشید.
با گفتار و عمل درست آفت پلیدی را نابود کنیم
نمی دانم بعضی با جمع آوری مال نامشروع به کجا می خواهند برسند، ما چقدر از تاریخ عبرت گرفتیم و در حال حاضر اجرا کردیم، متأسفانه در حال حاضر صداقت و راستگویی در بعضی افراد کم رنگ شده است که آفت بسیار بدی در جامعه شده است، به خود بیاییم و با گفتار و عمل درست هر چه سریعتر این آفت پلید را از بین ببریم.
به خدا به هر پست و مقامی هم که برسیم اگر صداقت نداشته باشیم نمی توانیم از این فرصت خدادادی برای خدمت به مردم به خوبی استفاده ببریم.
مردم خوب و سالم کم نیستند و مسائل جامعه را هم به خوبی میدانند و میفهمند و بهترین تصمیم را در موقع خود میگیرند. میبینیم که هر وقت آقا اذن میدهد چه عکس العملی از خود به زیبایی نمایش میدهند. من که به این ایمان دارم و رسیده ام که تنها راه نجات جامعه و عاقبت بخیر شدن فقط و فقط گوش به فرمان آقا بودن است و لا غیر...
لبیک یا حسین
پاییز و زمستان 1394 – حلب سوریه