خاطره/ عزاداری برای مادرم زهرا
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهیده مریم فرهانیان بيست وچهارم دي1342 ،در شهرستان آبادان به دنيا آمد.
پدرش لطيف،در شركت نفت كار ميكرد و مادرش نسيمه نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند.
مددكار افتخاري بنياد شهيد بود. سيزدهم مرداد 1363 ،در زادگاهش بر اثر اصابت تركش خمپاره
به قلب، شهيد شد. مزار او در همان شهرستان قرار دارد. برادرش مهدي نيز شهيد شده است.
متن خاطره:
من چهار سال با مریم همرزم بودم، رمز موفقیت
مریم این بود که هیچگاه دلبسته دنیا نشد و دنیا و زرق و برقش را نمیدید. من
معتقد هستم برای انتخاب دوست باید بیشترین دقت را انجام دهیم اما مریم پیش از آنکه
دوست من باشد الگوی خوب و مطمئنی بود.
مریم نخست به عنوان امدادگر در بیمارستان
مشغول فعالیت شد و سپس وارد بنیاد شهید شد، مریم روحی پویا داشت و سکون و یکجا ماندن
را نمیتوانست تحمل کند و اگر میدید در جای دیگری میتواند خدمت کند خود را به آنجا
میرساند.
او پس از مدتی فعالیت در بیمارستان، به
عنوان مددکار اجتماعی در بنیاد شهید مشغول شد و به مددکاری و مواظبت از مادران شهیدان
میپرداخت و او اعتقاد داشت که مراقبت از مادران شهدا چیزی کمتر از جنگیدن در جبههها
نیست .
روزی وارد خانه شدم و مریم را رو به قبله
دیدم وقتی جلوتر رفتم، دیدم مریم روی دستانش میزند و از او سؤال کردم :«مریم مشکلی
پیش آمده»
چیزی نگفت اما بعدها برای من تعریف کرد
که من هر روز اعضای بدنم را مواخذه میکنم و از آنها میپرسم که امروز برای خدا چه
کاری انجام دادهاید .
مریم بسیار به ائمه معتقد بود، در ایام
فاطمیه روزی سرزده وارد خانه شدم و دیدم مریم به پهنای صورت اشک میریزد و نام حضرت
زهرا(س) را صدا میزند .
به او گفتم:«که چرا اینقدر اشک میریزی؟»
گفت :«شما اگر مادرتان فوت کند چه کار میکنید،
شادی میکنید یا گریه؟»
مریم علیرغم فعالیت زیادی که داشت روزه
میگرفت و تنها با نان و آب افطار میکرد .
هیچ چیز او را راضی نمیکرد و همین موجب شده بود که یک لحظه آرامش نداشته باشد تا اینکه در بهار عمر خود با رسیدن به مقام شهادت به آرامش همیشگی رسید .