حضور فعال در واحد تبلیغات جنگ
به گزارش نوید شاهد
خوزستان، شهید مفقودالاثر کاظم مساعد يكم فروردين1337 ، درشهر ویس به دنيا
آمد. پدرش عبود و مادرش شريفه نام داشت و هرگز به مدرسه راه نیافت. وی در سن ۹ سالگی مادر
و در سن ۱۱ سالگی پدرش را از دست داد و برادرش مسئولیت اداره او را به عهده گرفت.
دوران نوجوانی
اگرچه
سواد خواندن و نوشتن نداشت اما نقاشی و طراحی اش زبانزد بود با این که خود از
زندگی فقیرانه ای برخوردار بود ولی تمام دسترنج کار و تلاشش را به فقرا می بخشید و
از روزی که وارد بسیج شده بود تمام
لباسهایش را بخشید و میگفت:« همین دو دست
لباس بسیجی برایم کافی است یکی برای پوشیدن و دیگری برای شستن.»
اعزام به
جبهه
به گفته زن برادرش هاجر محمد
خانی،
با آمدن امام خمینی (ره) کاظم خیلی تغییر
کرد و بسیجی شد. همیشه از اسلام برایمان صحبت می کرد. من هیچ وقت نگفتم او برادر شوهرم است بلکه همیشه می گفتم پسرم است. وقتی جنگ شروع شد او لباس رزم پوشید و آماده
رفتن به جبهه شد. از او پرسیدم:« کاظم برای چی به جبهه میروی؟»
می گفت:«چطور میگویی
نروم؟ باید بروم »
و رفت موقعی دیگر که آمد من تازه زایمان کرده بودم و هنوز
اسمی برای پسرم انتخاب نکرده بودم و ایشان گفت:« اسمش را مهدی بگذار »
من هم همین کار را کردم.
از آن وقت دیگر ندیدمش او بزرگترین آرزویش گمنام ماندن اش بود.
شهید گمنام
در نوجوانی تمام بدنش
را خالکوبی کرده بود اگرچه از خجالت این کار در استخر، رودخانه و حمام هرگز نگذاشت
کسی بدنش را ببیند اما تنها نگرانی از روز شهادتش بود وقتی که قرار است او راغسل
دهند.خداوند خواست که تا امروز او غریب و گمنام خود بماند تا هیچکس بدن خال کوبی
اش را نبیند.
دوران انقلاب اسلامی
در دوران
انقلاب اسلامی سخنان حضرت امام خمینی (ره) و شهادت جوانان تلنگری مثبتی برای وی
بود. به طوری که حرکت خود را همراه و هم جهت حرکت انقلاب نمود. او با استفاده از
هنر نقاشی به تصویر سازی از حضرت امام به روی بوم های بزرگ پرداخت تا تظاهرات
کنندگان آنها را روی دست ها بگیرند.
واحد تبلیغات
جنگ
با حضور در
واحد تبلیغات جنگ و جبهه خدمات فراوانی در جهت ترسیم چهره های مختلف از حضرت امام
و شهدا و نصب آن در مراکز مختلف تجمع رزمندگان اسلام نمود در عملیات بیت المقدس
حضوری چشمگیر در زمینه تبلیغات داشت.
شهادت
سرانجام این رزمنده
دلاور در حالی که در واحد تبلیغات جبهه و جنگ لشکر ۷ ولیعصر(عج) به عنوان خطاط و
نقاش انجام وظیفه می نمود در جریان عملیات رمضان در تاریخ هجدهم تیرماه ۱۳۶۱ در
پاسگاه زید منطقه شلمچه مفقودالاثر شد تا سالها بعد از جنگ نیز خبری از او به دست
نیامد.