جانباز ۳۵ درصد «صلح الدین نادر» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «فرمانده دستور آماده باش داد و گفت برای پاتک زدن میرویم، نیمه شب بود که به کله قند رسیدیم و شروع به پاتک زدن کردیم و ...»
جانباز ۴۰ درصد «ابوالفضل منافی» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «در منطقه دهلران، وظیفه ما حفاظت از چاههای نفت بود چراکه منافقین به چاههای نفت حمله و مین گذاری میکردند و ...»
جانباز سرافراز «اروجعلی لک» بیان میکند: «اکثر رزمندهها بعد از دیدن فضای جبههها دیگر نمیتوانستند زیاد از این فضا دور باشند و دلتنگ جبهه شده و باز میگشتند....»
جانباز سرافراز «عباس غزنوی» بیان میکند: «جوانان انقلاب را نگه دارند و بدانند همه اینها راحت و ارزان به دست نیامده است و نگذارند خون شهیدان پایمال شود و قدرانقلاب اسلامی را بدانند.»
جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس بیان میکند: «همانطور که رهبر هم گفتند که اگر پرچمی از دست سرداری بیفتد، سردار دیگری آن را برداشته و حاج قاسم سلیمانی خواهد شد و این پرچم را به صاحب آن امام زمان (عج) خواهیم رساند و دشمنان هم بدانند بسیجیها زنده هستند ...»
جانباز سرافراز «ذبیح الله گل صمنلو» بیان میکند: «آمریکا و اسرائیل دائم در حال تهدید ما هستند و قصد استعمار ما را دارند. جوانان سرزمین ایران باید به حرف ولایت گوش دهند، چون دشمن به هیچ عنوان به ما رحم نخواهد کرد....»
جانباز سرافراز «قربانعلی شریفی» بیان میکند: «با توپهای آتشزا اقدام به شلیک کردند که یکی از بمبها به ما برخورد کرد و من را به ۵ متر آن طرفتر پرتاب کرد. از ناحیه بدن و چشمانم به شدت آسیب دیدم ...»
جانباز سرافراز «عادل حسن زاده» بیان میکند: «وظیفه همه جوانان این میباشد که پشت رهبرمان بایستیم و نگذاریم خون شهدا پایمال شود و همیشه گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشیم....»
جانباز ۳۵ درصد «محمد علی حسین زاده» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «در تیپ تکاوری، مسئول آموزش بودم که یک نارنجک عمل نکرده، ناگهان در دستم منفجر شد و از ناحیه چشم، سر و بدنم مجروح شدم و ...»
جانباز ۴۵ درصد «فخرالدین حاجی حسینلو» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «در گردان سجاد از لشگر عاشورا، به عنوان فرمانده دسته در جبهه شلمچه خدمت میکردم، در عملیات کربلای ۵ بر اثر اصابت ترکش مجروح شدم و ...»