آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۶۷۷۱
۱۰:۲۷

۱۴۰۴/۰۵/۰۶
شعری در وصف کودکان مظلوم غزه،

هر طفل گرسنه به گمانت چه کشیده؟!

در این روزگار رقت انگیزی که ابرقدت‌های جهانی در خواب غفلت فرو رفته‌اند، شب‌های تیره و تارش برای کودکان معصوم و مظلوم فلسطین به سختی صبح می‌شود. شب‌هایی که در محاصره تانک، توپ و طیاره‌های رژیم اشغالگر اسرائیل قرار دارند و به‌جای اینکه در این شب‌ها پذیرای دست نوازش پدر و قصه‌های مادر باشند پذیرای دود، گلوله، بمب و باروت‌اند و در جهنم جلادان بی‌رحم صهیونیستی جان می‌دهند و با مظلومیت به خوابِ خون فرومی روند. هر طفل گرسنه به گمانت چه کشیده؟! به راستی که عمق مظلومیت کودکان غزه و فلسطین را تنها کوکان حادئه کربلا می‌فهمند. در ادامه شعری با همین مضمون از شاعر ایلامی فرخ نظری منتشر می‌شود.‌


به گزارش نوید شاهد ایلام، در این روزگار رقت انگیزی که ابرقدت‌های جهانی در خواب غفلت فرو رفته‌اند، شب‌های تیره و تارش برای کودکان معصوم و مظلوم فلسطین به سختی صبح می‌شود. شب‌هایی که در محاصره تانک، توپ و طیاره‌های رژیم اشغالگر اسرائیل قرار دارند و به‌جای اینکه در این شب‌ها پذیرای دست نوازش پدر و قصه‌های مادر باشند پذیرای دود، گلوله، بمب و باروت‌اند و در جهنم جلادان بی‌رحم صهیونیستی جان می‌دهند و با مظلومیت به خوابِ خون فرومی روند. هر طفل گرسنه به گمانت چه کشیده؟! به راستی که عمق مظلومیت کودکان غزه و فلسطین را تنها کوکان حادئه کربلا می‌فهمند.

ای وای... 

  من دخترکی دیدم با پای بریده     
 در دور و برش آتش و حلقوم دریده

سرهای بریده شده بر دامن مادر 
چشمان پر از حیرت و خونابه ی حنجر

آزرده شده داد زده زین همه عصیان
با دیدن صد صحنه و هر خون خروشان
 
 دریا نگران دل آن کودک نالان
باران شده شرمنده ی آن دیده ی گریان

از بس که صدای لب گل ها بشنیده
نالیده فلک با تنِ طفلانِ تکیده

هر طفل گرسنه به گمانت چه کشیده؟!
در لحظه ی جان دادنشان رنگ پریده

ای وای از این هجمه ی ناپاک شیاطین
هر لحظه در آغوش زمین پیکرِ خونین

ای مرگ بر این حقِ بشرهای خیالی 
برچیده شده آن همه اوصاف، چه خالی!

اوصاف وحوشی ست که در جنگل دور است
این ماهیت و خوی پلیدان شرور است

 

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه