"معلم سنگرها؛ از مکتب فشندک تا شهادت در الی بیت‌المقدس"

"از کلاس‌های کاهگلی مدرسه فشندک تا سنگرهای خونین بیت‌المقدس، شهید باقر محمود کلایه مسیری را پیمود که هر گامش درس ایثار بود. معلمی روستایی که نه با گچ و تخته، که با جان و خونش به شاگردان جبهه آموزش وفاداری داد. سوم خرداد ۶۱، وقتی گلوله‌ای قلب این آموزگار بی‌ادعا را نشانه رفت، خرمشهر شاهد یکی از زیباترین صفحات دفتر شهادت بود - صفحه‌ای که با خون مردی از طالقان رقم خورد."

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «باقر محمود کلایه» در یکی از روزهای پاییزی سال ۱۳۳۸ هجری شمسی در روستای فشندک از توابع شهرستان طالقان در خانوادهای مذهبی و زحمتکش متولد شد. از همان اوان کودکی، در دامان خانوادهای پرورش یافت که ایمان و تقوا اساس زندگی آنان بود. پدر و مادری فداکار که با کار و تلاش روزانه، زندگی ساده، اما پر از معنویتی را برای خانواده فراهم میکردند.


تحصیلات ابتدایی:

در هفت سالگی (سال ۱۳۴۵) پا به مدرسه ابتدایی فشندک گذاشت. دانشآموزی کوشا و بااستعداد بود که علاقهی ویژهای به درسهای دینی و اخلاقی داشت. معلمانش همواره از هوش و استعداد او در یادگیری مفاهیم دینی سخن میگفتند. در کنار تحصیل، به کمک خانواده میرفت و در کارهای کشاورزی و دامداری به پدرش یاری میرساند.

دوران راهنمایی:

پس از اتمام دوره ابتدایی، برای ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی زیدشت رفت. اما مشکلات متعددی بر سر راه تحصیلش قرار گرفت. یک سال به دلیل تعطیلی مدرسه و سپس به علت شکستگی پا نتوانست به تحصیل ادامه دهد. با این حال، با ارادهای قوی و پشتکاری مثالزدنی، پس از بهبودی، مجدداً به تحصیل بازگشت و دوره راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند.

دوران دبیرستان:

برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان، به شهرک طالقان رفت و در دبیرستان محمد رستگار (شهید بهشتی) ثبت نام کرد. در این دوران نیز همچنان دانشآموزی ممتاز و پرتلاش بود. سال آخر دبیرستان را به دلیل نبود امکانات در طالقان، در دبیرستان دکتر هوشیار تهران گذراند و در سال ۱۳۵۷ موفق به اخذ دیپلم شد.

فعالیتهای انقلابی:

همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی، شهید کلایه به جمع مبارزان انقلابی پیوست. در تمام تظاهرات و راهپیماییها حضوری فعال داشت. بیشتر اوقات خود را در مساجد میگذراند و به آموزش معارف دینی به جوانان میپرداخت. شبهای بسیاری را در مسجد به سر میبرد و به تدریس قرآن و اصول دین برای نوجوانان و جوانان مشغول بود.

دوران خدمت سربازی و اعزام به جبهه:

با شروع جنگ تحمیلی، در شهریور ۱۳۵۹ به خدمت سربازی اعزام شد. دوره آموزشی را در پادگان لویزان (لشکر ۲۱ حمزه) گذراند. در این مدت همواره اصرار داشت که هرچه سریعتر به جبهه اعزام شود. پس از پایان دوره آموزشی، ابتدا به منطقه دهلران و سپس به دزفول اعزام شد.

حضور در عملیاتهای مختلف:

شهید کلایه در عملیات بزرگ فتحالمبین حضوری فعال داشت و در خط مقدم جبهه میجنگید. پس از این عملیات، در مرخصی کوتاهی به خانواده سر زد، اما عشق به جبهه او را آرام نمیگذاشت. در بازگشت به جبهه، این بار به آبادان اعزام شد و در عملیات بیتالمقدس شرکت کرد.

وصیتنامه و اندیشههای شهید:

در وصیتنامهاش بر اهمیت حفظ ارزشهای انقلاب و دفاع از اسلام تأکید کرده بود. معتقد بود که جوانان باید با بصیرت کامل از دستاوردهای انقلاب پاسداری کنند. همواره به خانوادهاش توصیه میکرد که در سختترین شرایط نیز به خدا توکل داشته باشند.

شهادت:

سرانجام در سوم خرداد ۱۳۶۱، در عملیات بیتالمقدس و در آستانه آزادی خرمشهر، در حالی که با شجاعت تمام در خط مقدم میجنگید، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاکش پس از سالها به زادگاهش بازگردانده شد و در گلزار شهدای فشندک به خاک سپرده شد.

ویژگی‌های اخلاقی شهید

۱. ایمان و تقوای عمیق:
شهید کلایه در تمام مراحل زندگی، از کودکی تا شهادت، همواره پایبند به اصول دینی و شرعی بود. نمازهای یومیه را در اول وقت به جا می‌آورد و به نوافل و دعاهای مستحبی مقید بود. همسرش نقل می‌کند: "حتی در سخت‌ترین شرایط جبهه، هیچ‌گاه نماز شبش ترک نمی‌شد."

۲. عشق وافر به شهادت و جبهه:
این عشق را می‌شد در نامه‌هایش از جبهه به وضوح دید. در یکی از نامه‌ها نوشته بود: "همیشه آرزویم این بوده که در راه خدا شهید شوم، حالا که این فرصت را پیدا کرده‌ام، مانند عاشقی هستم که به معشوقش نزدیک می‌شود." همرزمانش می‌گویند همیشه در خط مقدم حاضر می‌شد.

۳. روحیه انقلابی و ضداستکباری:
از همان دوران دانش‌آموزی، نسبت به ظلم و استکبار جهانی حساس بود. در خاطرات مدرسه ثبت شده که در سال ۱۳۵۶، وقتی خبر کشتار فلسطینیان را شنید، یک هفته عزای عمومی در مدرسه اعلام کرد و دانش‌آموزان را به اعتراض واداشت.

۴. ساده‌زیستی و قناعت:
با وجود امکان زندگی بهتر، همواره به حداقل‌ها قانع بود. همسرش تعریف می‌کند: "حتی وقتی می‌توانستیم خانه بهتری بگیریم، راضی بود در همان خانه محقر روستایی زندگی کنیم. می‌گفت این خانه هم از بسیاری از خانه‌های شهیدان بهتر است."

۵. مسئولیت‌پذیری و تعهد کاری:
در جبهه، علاوه بر مسئولیت‌های رزمی، داوطلبانه مسئولیت آموزش نظامی به نیروهای جدیدالورود را بر عهده گرفته بود. فرمانده لشکر در خاطراتش نوشته: "اگر کاری به کلایه سپرده می‌شد، مطمئن بودیم که حتی اگر جانش را هم بطلبد، آن را به بهترین شکل انجام می‌دهد."

۶. مهربانی و دلسوزی نسبت به مستضعفان:
هر ماه بخشی از حقوقش را بین خانواده‌های نیازمند روستا تقسیم می‌کرد. یکبار تمام پاداش ماهانه‌اش را به خانواده‌ای بخشید که پدرشان در حادثه‌ای کشته شده بود. می‌گفت: "این مردم، همان‌هایی هستند که انقلاب برایشان انجام شد."

۷. صبر و استقامت در برابر مشکلات:
در جبهه، یکبار ۴۸ ساعت بدون وقفه در سنگری محاصره شده مقاومت کرده بود. پزشک گردان می‌گوید: "با وجود جراحت شدید و کمبود آب و غذا، تا آخرین نفس مقاومت کرد و اجازه نداد سنگر سقوط کند."

۸. علاقه‌ی شدید به تدریس معارف دینی:
در جبهه، هر شب بعد از نماز، جلسات تفسیر قرآن و بیان احکام برگزار می‌کرد. یکی از رزمندگان می‌گوید: "درس‌های اخلاقش چنان تأثیری داشت که بسیاری از بچه‌ها بعد از شهادتش، تغییر رفتار محسوسی پیدا کردند." در روستا نیز قبل از اعزام، کلاس‌های قرآن برای کودکان دایر کرده بود.

خاطراتی از شهید:

هم‌رزمانش نقل میکنند که همیشه در سنگرها به دیگران روحیه میداد و در سختترین شرایط نیز لبخند بر لب داشت. در اوقات فراغت به تدریس قرآن و مسائل دینی برای رزمندگان میپرداخت. شبها تا دیروقت به نماز و مناجات مشغول بود.

شهید باقر محمود کلایه الگوی کاملی از یک جوان انقلابی، متعهد و شجاع بود که تمام عمر کوتاه، اما پربرکت خود را در راه خدا و انقلاب گذاشت. امروز نام او به عنوان یکی از شهیدان والامقام استان البرز در تاریخ دفاع مقدس میدرخشد.

انتهای پیام/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده