«از نیستی تا شهادت»؛ سفر روحانی شهید اسدی در کلمات خودش
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «نجاتعلی اسدی» سوم خرداد ۱۳۴۴ در روستای تازه کند از توابع شهرستان زنجان چشم جهان گشود. پدرش زکریا و مادرش بتول نام داشت. دانش آموز اول متوسطه در رشته تجربی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور داشت. چهارم خرداد ۱۳۶۱ در خرمشهر با اصابت گلوله به سر شهید شد. پیکرش را در بهشت زهرا شهرستان تهران به خاک سپردند.
در ادامه متن یادداشت شهید نجاتعلی اسدی - 13 شهریور 1360 را بخوانید.
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایا!
من نیست بودم، تو به من هستی دادی.
من هیچ بودم، تو مرا انسان آفریدی.
گمراه بودم، تو راهنماییام کردی.
ناتوان بودم، توانایی بخشیدی.
همه وجودم از آن توست؛
چرا که مرا از خواب غفلت بیدار کردی،
هدف بخشیدی
و همه نعمتهایت را به من ارزانی داشتی.
و باز هم وقتی درمانده شدم،
خودت یاریام کردی.
اکنون ای خدای بزرگ!
میخواهم به تو برسم -
رسیدنی کامل و بینقص.
و تو خود بهتر میدانی
که چگونه باید به سویت بازگردم.
به فرمانت جهاد کردم،
تا خود را کاملاً به تو بسپارم.
اکنون که وجودم را به تو تقدیم کردهام،
تو خود سرنوشتم را میدانی...
اگر با زندگیام
میتوانم خدمت بیشتری به اسلام کنم،
مرا زنده بدار
تا در راهت مجاهده نمایم.
و اگر با مرگم
خدمت بیشتری نصیب اسلام میشود،
پس مرا بمیران!
اما نه هر مرگی -
که شهادت را نصیبم کن.
...و به رضای تو راضیم.
آنچه برایم بهتر است،
تو خود میدانی
که تو بخشندهترین و مهربانترینی.
و در پایان،
اگر زنده ماندم،
مرا در اطاعت از امام خمینی(ره)
و ولایت فقیه
استوار و پایدار بدار.
نجاتعلی اسدی سیزدهم شهریور 1360
انتهای پیام/