شهید خیرالله سلیمانی وقتی به مرخصی می آمد و از وی می خواستند که برای ادامه تحصیل بماند می گفت: « من از مکتب علم و دانش به سنگر جهاد هجرت کرده ام و تا پایان جنگ هر چه قدر که لازم باشد می مانم...» در ادامه نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت می نماید.

 

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید خیرالله سلیمانی فر دومین روز از فرودین 1349 در سردشت بخش زیدون از توابع شهرستان بهبهان در خانواده مذهبی پا به عرصه وجود نهاد چهره آشنایان و اقوام و خویشان از فروغ تشعشع چنین مولودی مسرور شدند این کودک همانند همسالان خود در روستا با سختی و مشکلات روبه رو شد هنوز سه ساله بود که همراه پدر کارگرش به کارخانه سیمان به بهبهان رفتند.

هجرت از مکتب علم به سنگر جهاد

دوران تحصیل 

در شش سالگی پا به مدرسه نهاد که علم و دانش بیاموزد مقطع ابتدایی را در بهبهان پشت سر گذاشت دوران ابتدایی وی مصادف با آزادی ملت ایران از قید سلطان و طاغوت بود در فضای آزاد و الهی اسلامی خوب رشد نمود از همان اوایل علاقه مند به امام و انقلاب و روحانیت و مسجد بود.

من هم سلاح به دوش می گیرمو می جنگم

هنگامی که از طرف مستکبرین و متجاوزین جنگ بر کشور اسلامی ما تحمیل کردند سن زیادی نداشت هر وقت عکسهای پدرش در جبهه جنگ گرفته بود نگاه میکرد می گفت: «آیا می شود من هم سلاح به دوش بگیرم و بجنگم»

منتظر بود تا به سن قانونی برسد زمانی که حمله های هوایی آغاز شد مردم به روستاهای امن پناه می آوردند خانواده شهید خیر الله به زاده گاه خود زیدون آمدند تا در امان باشند.

از شرکت در بسیج دانش آموزی تا حضور در جبهه 

 وی در این مدت گمشده خود را در بسیج یافته بود و با پایگاه بسیج زیدون همکاری و نگهبانی در گردانهای دانش آموزی شرکت می کرد و عقیده داشت همان طور که رزمندگان جبهه ها را گرم نگه میدارند ما هم وظیفه داریم نگذاریم بسیج خالی بماند.

در این اواخر احساس عجیبی پیدا کرده بود به جز جنگ دفاع به چیز دیگری فکر نمی کرد چند بار تصمیم گرفت عازم جبهه شود ولی به دلیل سن کم او را ثبت نام نمی کردند ولی هر طوری بود موافقت برادران بسیج زیدون را گرفت دوره ی آموزشی را در پادگان بخردیان بهبهان به پایان رساند و بعد از اتمام دوره برای مدت دو ماه جهت انجام امتحانات به مدرسه رفت و بعد از آن عازم جبهه شد.

هجرت از مکتب علم به سنگر جهاد

وقتی به مرخصی می آمد و از وی می خواستند که برای ادامه تحصیل بماند می گفت: «من از مکتب علم و دانش به سنگر جهاد هجرت کرده ام و تا پایان جنگ هر چه قدر که لازم باشد میمانم» به همین خاطر زیاد به مرخصی نمی آمد.

شهادت

وی شش ماه در جبهه بود که عملیات کربلای پنج شروع شد. شهید خیرالله مشتاقانه خود را آماده لقا الله کرده بود چند روز مانده به عملیات حالتهای عجیبی داشت و دوستانش به او می گفتند: «از چهره ات پیداست شهید می شوی» شب وداع نزدیک شد همه همدیگر را در آغوش می گرفتند چه کسی لیاقت شهادت دارد خیرالله مانند همرزمانش آماده شد تا انتقام سرور شهیدان امام حسین (ع) دوستان شهیدش را بگیرد بیست و هفتم دیماه سال 1365 در عملیات کربلای پنج در شلمچه به شهادت رسید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده