خواهر شهید «محمد حاج کندی» در گفت‌وگو با نوید شاهد
دوشنبه, ۰۲ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۰۰
میترا حاج کندی می‌گوید: «از آنجا که محمد سوارکاری حرفه‌ای بود. همه از او توقع داشتند در مسابقه‎‌ای که روز هفدهم شهریور برگزار می‌شد، شرکت کند؛ اما محمد آن روز بر خلاف تصور همه به راهپیمایی رفت و از مسابقه انصراف داد. او به خوبی می‌دانست شرکت در این مسابقه به نفع اوست، اما نقش و حضور خود در راهپیمایی را به مدالش ترجیح داد.»

نوید شاهد: شهید «محمد حاج کندی» بیست‌‌‍وپنجم دی‌ماه ۱۳۳۹ در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. او فرزند ارشد خوانواده بود و تا چهارم متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. نقش پررنگی در هیئت‌های مذهبی که برپا بود داشت و برای خدمت به هم‌نوعان خود از جان و دل مایه می‌گذاشت. خبرنگار نوید شاهد به مناسبت هفته تربیت بدنی که همه ساله از بیست‌ششم مهرماه تا دوم آبان‌ماه به منظور آشنایی جامعه با اهمیت و اثرات کاربرد ورزش در زندگی فردی و اجتماعی برگزار می‌شود با خواهر شهید «محمد حاج کندی» گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید.

سوارکاری حرفه‌ای که «مصلحت جامعه» را به منفعت خود ترجیح داد

ویژگی‌های اخلاقی شهید «محمد حاج کندی»

خواهر شهید «محمد حاج کندی» درباره ویژگی‌های اخلاقی برادرش اظهار کرد: از لحاظ اخلاقی محمد بی‌نظیر و الگو تمام دوستانش و اهل محل بود. برای کمک به دیگران حتی خودش را هم نادیده می‌گرفت تا شاید گره‌ای از مشکل کسی باز کند. وقتی متوجه می‌شد شخصی نیازمند کمک است، به سویش می‌رفت و دست او را می‌گرفت. احتیاجی نبود که دیگران به او بگویند، خودش تا متوجه می‌شد، می‌تواند مشکل‌گشا برای کسی باشد، به تنهایی و بی‌سروصدا اقدام می‌کرد. ما خیلی از کارهایی که محمد انجام داده بود را پس از شهادتش از طریق دیگران شنیدیم.

تعطیلی مدارس و آزادی عمل محمد برای فعالیت انقلابی

میترا حاج کندی از تعطیلی مدارس در دوران پیروزی انقلاب اسلامی که باعث شد تا محمد آزادی عمل بیشتری داشته باشد گفت: سال 1357 که برادرم محصل بود و چهارم متوسطه را می‌گذراند، به دلیل شرکت در راهپیمایی های انقلابی او را از مدرسه اخراج کردند. البته پس از اخراج او دو ماهی نگذشت که تمامی مدارس به طور کلی تعطیل شدند. همین امر باعث شد تا محمد آزادی عمل بیشتری داشته باشد و بیشتر از قبل در راهپیمایی های انقلابی شرکت کند.

برادرم عضو فدراسیون اسب‌سواری بود

خواهر این شهید ورزشکار با اشاره به اینکه برادرش سوارکاری حرفه‌ای و عضو عضو فدراسیون اسب‌سواری بود، بیان کرد: از آنجا که محمد سوارکاری حرفه‌ای و رتبه‌های زیادی در این ورزش کسب کرده بود؛ همه از او توقع داشتند در مسابقه‎‌ای که روز هفدهم شهریور برگزار می‌شود شرکت کند اما محمد آن روز بر خلاف تصور همه به راهپیمایی رفت و از مسابقه انصراف داد. او به خوبی می‌دانست شرکت در این مسابقه به نفع اوست و برایش مدال آور است اما نقش و حضور خود در راهپیمایی را به مدالش ترجیح داد.

وی ادامه داد: برادرم یک شعاری داشت که همیشه ورد زبانش بود: «کسانی که حسینی هستند کار حسینی کنند، کسانی که زینبی هستند کار زینبی بکنند و پیروزی حسینی‌ها، بدون زنان زینبی امکان پذیر نیست.» همیشه به من می‌گفت: «زینبی باش و مثل حضرت زینب(س) زندگی کن.» اصرار داشت که صبر حضرت زینب را سرلوحه کار خود قرار دهم. خودش هم در صبر نظیر نداشت.

میترا حاج کندی با شاره به اینکه هیچ چیز جلودار برادرش نبود تا در راهپیمایی شرکنت نکند، یکی از خاطراتش را برایمان تعریف کرد: دورانی که تظاهرات می‌رفت، با چشمانی قرمز به خانه باز می‌گشت. برای اینکه مادرم از دیدن محمد ناراحت نشود خودش را مخفی می‌کرد تا مادرمان چشمان محمد را نبیند. هیچ چیز جلودار محمد نبود که به راهپیمایی نرود. آن زمان گاز نبود و مردم مجبور بودند برای خرید نفت مسیری طولانی را طی کنند. معمولا محمد برای خرید نفت می‌رفت وموقع برگشت می‌دیدم که برای یکی از همسایه‌هایمان که بچه بزرگ نداشت و خرید نفت برایشان سخت بود، نفت خریده است. به فکر دوستان و همسایگان بود. همه چیز را برای خود نمی‌خواست و کمک به دیگران را اولویت هر کار دیگری می‌دانست.

آخرین خاطره از شهید «محمد حاج کندی»

خواهر شهید «محمد حاج کندی» در ادامه برایمان از روزهای آخری که هم صحبت محمد بود گفت: حدودا بهمن ماه بود که شلوغی‌ها به اوج رسیده بود. بین مردم اسلحه پخش می‌کردند. محمد یک روز با ناراحتی به خانه آمد و گفت: «به من اسلحه ندادند.» به او گفته بودند که تو سربازی نرفته‌ای و نوجوانی کم سن و سال هستی ما به تو اسلحه نمی‌‎دهیم. با چشمانی گریان نشسته بود. من هم رفتم کنارش نشستم. به من ‌گفت: «یعنی من لیاقت این را ندارم که از سرزمینم، وطنم دفاع کنم؟ من باید به مردم کمک کنم. من از این انقلابم. اگر هم بمیرم می‌خواهم در همین راه بمیرم!» سعی کردم محمد را آرام کنم. دست نوازشی بر سرش کشیدم و گفتم: «تو تا امروز نقش پررنگی در این انقلاب داشتی از امروز به بعد هم می‌توانی به نحوی دیگر پشت این انقلاب باشی، حتما که نباید اسلحه به دست بگیری.» نگاهی به من کرد و گفت:«خواهر، من با جانم به این مردم و انقلاب کمک می‌کنم.» و همین هم شد.

نحوه شهادت این شهید ورزشکار

 میترا حاج کندی درباره نحوه شهادت برادرش توضیح داد: بیست‌و یکم بهمن‌ماه 1357 محمد با دستانی خالی و بدون هیچ اسلحه‌ای همراه مردم برای محاصره کلانتری‌ها رفت. و پس از دو روز بی‌خبری از محمد در بعد از ظهر روز 23 بهمن‌ماه 1357 بر اثر اصابت گلوله توسط رژیم شاهنشاهی در منطقه پیروزی تهران به مقام شهادت نائل آمد. مزار او در قطعه 22شهدا واقع است.

شهدا ورزشکار می‌توانند برای جوانان انگیزه بخش باشند

میترا حاج کندی با اشاره به اینکه شهدا ورزشکار برای جوانان می‌توانند انگیزه بخش باشند بیان کرد: یکی از اقشاری که به خوبی می‌توانند برای جوانان و جامعه ورزشکاری انگیزه بخش باشند و آن‎‌ها را الگو خود قرار دهند، بی‌شک شناخت این شهدا است.  نسل جدید باید با رشادت‌های قهرمانان ما آشنا شوند. ایثار و از خودگذشتگی این شهدا درس بزرگی برای نسل جدید است. جوانان و ورزشکاران باید شهدا و راه آنان را بشناسند و آنان را سرلحه زندگی خود قرار دهند.

گفت‌وگو از آرزو رسولی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده