پنجشنبه, ۳۱ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۲۲
«بر روی زمین نشست و من با عجله به سمش دویدم وقتی بالای سرش رسیدم دیدم که صندوقچه ایی از طلا در دست دارد. سریع در صندوقچه را بست و گفت:«این صندوقچه و محتويات آن باید بدون هيچگونه كم و كاستي به سپاه خرمشهر تحويل داده شود...»در ادامه متن خاطره این شهید والامقام را از زبان همرزمش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید سهراب بازگيرالوار در بيستم شهريور 1342، در شهرستان انديمشك به دنيا آمد. پدرش صفرعلي، كارگر بود و مادرش نازطلا نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. دهم شهريور 1361، با سمت مسئول مخابرات، در محور كوت عبدالله اهواز هنگام انجام مأموريت دچار سانحه رانندگي شد و به شهادت رسيد. مزار او در بهشت زهراي زادگاهش واقع است.

متن خاطره:

سهراب بسیار پسر مهربان و با معرفتی بود. نمازش را همیشه اول وقت می خواند و بسیار در هر چیزی حلال و حرام می کرد.

به خوبی بخاطر دارم که در منطقه بازار خرمافروشان كوت شيخ خرمشهر مشغول سنگر سازي بوديم در حال کندن زمین بودیم که سهراب یک دفعه برای چند لحظه بدون حرکت ایستاد و بعد آرام زیر لب گفت:«الله اکبر این چیست؟!»

بر روی زمین نشست و من با عجله به سمش دویدم وقتی بالای سرش رسیدم دیدم که صندوقچه ایی از طلا در دست دارد. سریع در صندوقچه را بست و گفت:«این صندوقچه و محتويات آن باید بدون هيچگونه كم و كاستي به سپاه خرمشهر تحويل داده شود.»

زیر لب ذکر میگفت به او نزدیکش شدم و گفتم:«چرا به محتویات صندوقچه نگاه نکردی»

آرام جواب داد:«تو هم نگاه نکن، وسوسه شیطان است»

و هنگامی که شهید «محمد جهان آرا» از این جريان مطلع شد، آرام با دست به پشت كمرش زد و گفت:«به راستي كه شير پاك خورده ای»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده