نويد شاهد – شهید «منوچهر ابراهيم زاده» در اوقات فراغتش، به مطالعه آثار امام خمینی و نهج البلاغه می پرداخت. گزيده زندگينامه اين شهيد بزرگوار را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.

مطالعه آثار امام خمينى و نهج البلاغه

به گزارش نويد شاهد مازندران، منوچهر ابراهيم زاده يكم خرداد 1346 در روستاى كلامره از توابع شهرستان چالوس به دنيا آمد. پدرش قربانعلى و مادرش گل بخت نام داشت.

دوران تحصيل
هفت سالگى اش كه از راه رسيد، راهى دبستان «درخشان» زادگاهش شد. سپس به مدرسه راهنمايى «دكتر شريعتى» در مرزن آباد راه يافت؛ اما به دليل شرايط نابسامان اقتصادى آن روزها، در پايه اوّل اين مقطع به ترك تحصيل روى آورد. ناگفته نماند كه او در دوران مدرسه، هم كمك حال خانواده در امور كشاورزى و دامدارى بود، هم در يك مغازه مشغول به كار.
بعد از اتمام درس نيز، مدّتى در نانوايى به سر بُرد. اگر چه در اوقات فراغتش، به مطالعه آثار امام خمینی و نهج البلاغه می پرداخت.

خصوصيات اخلاقى
در اوصاف اخلاقى منوچهر نیز، همين بس كه فردى خوش خلق بود و نسبت به پدر و مادر، متواضع و مؤدب و علاوه بر آن، در رفتار با همسايگان نيز، نهايت احترام را به جاى مى آورد.

با استناد به گفته هاى خانواده، از تقيّدات دينى اين فرزند نيك سيرت، مى توان اين گونه ياد كرد: «واجبات را به نحو احسن انجام مى داد و از محرّمات اجتناب مى ورزيد. از سر ارادت به خاندان عصمت و طهارت، در ايّام محرّم به مرثيه خوانى و عزادارى اباعبدالله(ع) مى پرداخت.»

منوچهر مدتی در پایگاه مقاومت بسیج امام سجاد کجور، جهت جذب جوانان، به انجام فعالیت های بسیجی در زمینه تبلیغات فرهنگی، مشغول به خدمت شد.

پدرش مى گويد: «زمانی که در پایگاه کجور خدمت می کرد، هرگاه که یکی از افراد آن مرکز به شهادت می رسید، او روی تختخواب آن شهید استراحت می کرد و می گفت: خدایا، بعد از اینكه روی تخت شهدا استراحت کردم، شهادت را نصیبم کن. آن تختخواب ها مربوط به 24 شهید بود و منوچهر شهید بیست وپنجم. او در اولین اعزام، از روحیه شادی برخوردار بود. به ما می گفت: نگران نباشید؛ ما باید برای حفظ ناموس و خاک کشورمان راهی جبهه شویم؛ چرا که امر واجبی است. آخرین بار با اینکه چند روز از مرخصی اش باقی مانده بود، به جبهه رفت.»

حضور در جبهه
در 8 بهمن 1365 به عضويت سپاه در آمد و بعد از طى دوره آموزش عمومى در تيپ 75 ظفر، از قرارگاه رمضان در سنندج از گردان شهيد بهشتى، عازم جنگ هاى نامنظم و عمليات برون مرزى شد.
او در سِمَت فرماندهى دسته و مسئوليت نيروى عمليات نيز، خدمات ارزنده اى از خود ارائه نمود.

مادرش در مورد حضور در جبهه منوچهر مى گويد:«ارادت خاصی به حضرت ابوالفضل داشت. یکبار پدرش به او گفت: پسرم، دیگر به جبهه نرو. گفت: مگر از حضرت ابوالفضل بالاترم؟ او بازویش را در راه دین داد.»
سرانجام منوچهر در 5 مرداد 1367 در كِسوت فرمانده گروهان در اسلام آباد غرب توسط نيروهاى عراقى بر اثر اصابت گلوله به گردن شهيد شد.

 

انتهاى پيام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده