به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر؛
نویدشاهد- شهید" سیدعبدالرضا موسوی" درقسمتی از دلنوشته خویش به همسرش می نویسد:«تو مرا در رستن از چاه و چاله و بیراهه یاری دادی و دغدغه از دست دادن چیزی را، حتی تو و فرزندم را از دلم بیرون كشیدی و ناچارم نساختی كه از شریف ترین موهبت خدا، یعنی «شهادت» روی برتابم بلكه یاری فراوانم رساندی.»در ادامه متن دلنوشته این شهید بزرگوار را بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید" سیدعبدالرضا موسوی" در روز جمعه بیست و نهم فروردین 1335 در خانواده متوسط در شهرستان خرمشهر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در این شهر به پایان رسانید. در هفدهم اردیبهشت 1361  مصادف با تولد حضرت علی علیه السلام، زمانیکه به از شهادت شهید "محمد جهان آرا" به عنوان فرمانده سپاه برای سرکشی گردانهای مستقر در خط مشغول بود پس از آوردن آمبولانسی برای چندزخمی به دلیل خط آتش شدید دشمن، براثر اصابت ترکش توپ، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن دلنوشته شهید" سیدعبدالرضا موسوی" به همسرش:

پنج شنبه/9 بهمن/59

بسم الله الرحمن الرحیم

»الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندا… اولئك هم الفائزون، یبشرهم ربهم برحمه منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها ابدا عندا… عنده اجر عظیم«

فراموشی لذت، رمز رهایی

همسر عزیزم! رنج و درد بزرگ من این بود كه برخلاف تو هرچه فكر كردم، دیدم هیچگاه در این مدت نتوانسته‌ام همراه و همسر خوبی برای تو بوده باشم. صحبتهایت به من دلداری داد و بر امید و شوقم افزود و از آن طرف به بعد بود كه دیگر دوریتان و جدائی از شما برایم سنگین نیامد. می‌دانم تو با این حرفها و با این همه تاكید از لذت و راحتی در كنار هم بودنمان گذشتی و محرومیت و رنج و فداكاری را پذیرفتی و بی شك شما (تو و فرزندم) كه زندگی و لذت و راحتی و همه چیزم هستید، باید فراموش می‌شدید تا من بتوانم رها شوم و به راهی پرافتخار گام بردارم . چگونه خدا را سپاس بگذارم در زمانی كه امتحان فرا رسیده است و ابتلا و محنت آغاز شده است. با ایمان و اطمینان به تو ،هر بندوباری را از پا و دوش خویش آزاد و رها می‌بینم و تو مرا در رستن از چاه و چاله و بیراهه یاری دادی و دغدغه از دست دادن چیزی را، حتی تو و فرزندم را از دلم بیرون كشیدی و ناچارم نساختی كه از شریف ترین موهبت خدا، یعنی «شهادت» روی برتابم بلكه یاری فراوانم رساندی.

برای خدا خود را فدا کنید

همسر عزیزم! تو همیشه برایم مایه امید و یار تنهائی و غربتم بوده‌ای. اما محبوبم! اگر كسی بخواهد برای خدا خود را فدا كند، یا برای رهائی مردم و برای برخورداری محرومان، اسارت و مرگ خویش را بپذیرد باید محرومیت را بر خویش هموار سازد و در این راه زن و فرزند اویند كه نخست فدا می‌شوند و در اولین قدم، این تویی كه باید بار سنگین و شكننده را پس از من بر دوش برداری و من اكنون به داشتن تو خوشحال و امیدوار و سرافرازم.

من به انقلاب متعلقم 

همسر عزیزم! صدیقه مهربانم! اینك كه به تو می‌اندیشم و بیشتر از لحظه های دیگر امیدوارم كه همچنان سخت و استوار و با ایمانی لبریز از یقین و اطمینان و دلبندی به وعده های خداوند، مسئولیت فاطمه را كه امید و جان و علاقه‌ام بوده، و فرصت آن را نیافتم كه مدتی آن را خوب ببینم و اولین تجربه خویش را شروع كنم، بر دوش بردار. همسر محبوبم! صدیقه صبور و آرام و مهربانم! چه سفارشی می‌توانم به تو داشته باشم؟ امیدوارم تو با از دست دادن من، هیچكسی را از دست نداده باشی و مخصوصاً آنطوری كه مرا می‌شناسی امیدوارم كه نبود من خلائی در میان داشته های تو پدید نیاورد.

صدیقه عزیزم! از تو سخن گفتن هیچگاه برایم بس نیست و می‌دانی كه هرگز چنین سرنوشتی را برای تو و فرزندم دوست نمی‌داشتم. هیچگاه دوست نمی‌داشتم نهالی را كه هنوز پا نگرفته و غنچه‌ای را كه هنوز نشكفته است در تنهائی رها كنم. امّا عزیزم، تو خود خوب می‌دانی من قبل از اینكه به تو و فرزندم متعلق باشم به انقلابم و به راهی كه مرا در ادامه اش سخت یاری داده‌ای متعلقم و تو بارها و بارها اسباب رهائی ام را از قیدهای نفس فراهم نمودی و به راهم داشتی و این است كه در عین حال كه سخت به تو و فرزندم عشق می‌ورزم و دوستتان دارم ولی به راهی كه رفته‌ام بیشتر دل بسته‌ام.

آری هرچند دور ماندن و غربت تنهائی دردناك است ولی در عوض من به یاری خدا در راه طولانی سراسر افتخار را گشوده‌ام و به لطف خدا و یاری و كمك فراوان تو از دغدغه شما خود را رها حس می‌كنم. از خدا می‌طلبم تا وقتی كه در صحنه پیكار حق و باطلم هیچگاه عشق به تو و فرزندمان لحظه‌ای بر انتخابم پرده نیافكند و مرا از صحنه افتخار بیرون نبرد. اكنون كه وصیت نامه‌ام را خطاب به تو به پایان می‌برم امیدوارم كه نبودن من هیچ كمبودی برای تو و فرزندمان در زندگی پدید نیاورد. وفای محكم و دوستی استوار و روح پر از صداقت و پاكی تو را فراموش نمی‌كنم.

خداحافظ – رضا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده