نويد شاهد – شهيد «ناصر پورتقى» در وصيت نامه خود مى گويد:«بعد از مرگم، برای من گریه نکنید با ریختن چند قطره اشک برای من قلبتان را خالی نکنید بلکه اشکها را به اندیشه تبدیل کنید.» گزيده وصيت نامه اين پاسدار شهيد را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.

اشكها را به انديشه تبديل كنيد

به گزارش نويد شاهد مازندران، شهيد ناصر پورتقى دوم شهريور 1344 در شهرستان تنكابن ديده به جهان گشود. پدرش عباس و مادرش صغرا نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربى درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم ارديبهشت 1364 در سوسنگرد بر اثر سانحه رانندگى به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداى زادگاهش واقع است.

متن وصيت نامه شهيد:
بنام خدا
قلم بس سنگین است و رساندن چنین مفهومی با عظمت بس دشوار چرا که سخن از الگوها و از نسلها و از نمونه هاست.
سخن از ایمان و سر تسلیم فرود آوردن بر حکم خداست.
برترین سرمایه خویش را عاشقانه در مسیر تحقق آرمان های الهی فدا کردن و سخن از مجاهدت فی سبیل الله است، سخن از سخت کوشان جبهه های حق علیه باطل است و نهایت حرف آخرم سخن از شهید شدن و شهادت است.
پدران مادران و خواهران و برادران بار سنگینى است، آنهايی که در راه برقراری نظام جمهوری اسلامی شهید شدند و بر دوش شماست و تنها شما می توانید این بار سنگین را به رهبری امام امت خمینی به مقصد اصلی برسانید.
پس خواهش می کنم که دعای خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار را هیچ وقت بعد از نمازهای جماعت فراموش نکنید.

 

سنگ قبر

خداوندا سوگند به صفات ویژه ات و به شکوه و جلالت و به بزرگترین گام هایت و به فروغ پیامبرانت و به عصمت دوستانت و به خون شهیدانت و به مناجات نیازمندانت و به دعای فقیرانت خمینی را نگهدار. اگر تنم در کربلای ایران پاره پاره شد و گمنام شدم دلگیر نشوید، که چنین آرزویی داشتم. ولی اگر جسدم به دستتان افتاد آن را در هر کجايی که می خواهید به خاک بسپارید ولی نامم را روی آن ننویسید تا با شهیدان اسلام باشم فقط خواهش می کنم روی سنگ قبرم این جمله بنویسید: «پر کاهی تقدیم به آستان کبریای الله.»

 

اشك ها

خدایا تو خود می دانی که به امام خمینی چقدر علاقه داشتم و به رهبریت او مطیع بودم و به امر او به جبهه آمدم تا بلکه این جان ناقابل را برای قرآن فدا کنم.
فقط خواهش و درخواستی از تو دارم این است که او را تا انقلاب مهدی نگهدار. برای من گریه نکنید با ریختن چند قطره اشک برای من قلبتان را خالی نکنید بلکه اشکها را به اندیشه تبدیل کنید. در انجام وظایف خود بکوشید و قرآن و نهج البلاغه را بخوانید.

ای خواهرانم از دور به انسانها نگاه کنید آنگاه در می یابید که کجا هستید و به کجا می روید به آسمان ها و به خودتان نگاه کنید ذره ای هستید که در مقایسه با آسمان هیچیند، ولی بدانید با آن هیچی تان می توانید آسمان را با آن عظمت تکان دهید. خواهرانم به دشمنانتان و به انقلابتان بنگرید و مقایسه کنید اگر ساکت و بی تحرک باشید برایتان گران است ولی اگر اندکی حرکت کنید می بینید دشمنان هیچند. اگر پولی از من باقی ماند آن را به حساب واریز کنید تا آمریکا شرق و غرب بدانند که بعد از شهید شدنم هم از آنها دست بردار نیستم.

در آخر از همه اهالی خانواده ام می خواهم که مرا حلال کنند و همچنین از مادرم می خواهم برای آرزوهایی که برایم داشته اشک نریزد چون از این جوانان و از این آرزوها بسیار بوده که ناکام ماند.
والسلام.

 

منبع:مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران/

 

انتهاى پيام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده