تاکید شهید"عسکری فرد" در خدمت به خلق
به گزارش نوید شاهد خوزستان،شهید محمدرضا عسکری فرد در بیست و چهارم آبان 1353 در شهرستان خرمشهر دیده به جهان گشود. پدرش ناجی کشاورز بود و مادرش سکینه خانم خانه دار است. شهید دارای سه برادر و چهار خواهر می باشد و خود سومین فرزند خانواده محسوب می شد.شهید تمام دوران تحصیل خود را در خرمشهر گذراند و در رشته ریاضی فیزیک موفق به اخذ دیپلم شد. در سال 1374 به سپاه راه پیدا کرد. ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک دختر و دو پسر می باشد. در سال 1394 در دو دوره به عنوان مستشار نظامی ایران به سوریه مامور گردید و سرانجام درسوم آبان 1394 مصادف با 11محرم 1437 در عملیات محرم در منطقه شیخ الهال در حماء سوریه از ناحیه چشم چپ مورد اصابت تیر مستقیم تروریست های داعشی قرار گرفت و به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید.
متن وصیت نامه شهید مدافع حرم محمدرضا عسکری فرد:
الحمد الله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
خدا را شاکرم که توفیق خدمت در دفاع از
حریم آل الله را نصیب این حقیر کرد بنا بر وظیفه ی شرعی این وصیت را می نویسم. از
تک تک اعضای خانواده، ارحام ، دوستان و همکاران گرامی خاضعانه حلالیت می طلبم و
التماس دعا دارم اگر به هر نحوی حقی از شما ضایع کردم، اکنون دستم کوتاه است. شما
را به حق حضرت زینب(س) حلالم کنید.
در این لحظه
که این چند خط را می نویسم به گذشته که می نگرم، میبینم چقدر عمر گران مایه را که
می بایست به نحو احسن در راه اطاعت ازخدا صرف می کردم ارزان از دست داده ام. لذا
از همه ی شما خواهش می کنم در حد توان کاری برایم بکنید شاید مورد رحمت و مغفرت
الهی قرار بگیرم.
خطاب به
خانواده:
خدمت خانواده
عزیز و دوست داشتنیم سلام علیکم
امیدوارم که
همواره در سایه امام زمان(عج) محفوظ باشید چون قرار است مدتی پیشتان نباشم لذا
مناسب دیدم چند خطی برایتان نامه ای بنویسم.
زینب جان
امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق و به رسالت واقعی ما مسلمانان که بندگی خدا و
خدمت به مخلوقین است به نحو احسن انجام وظیفه کنید. بیخشید اگر گاهی باعث آزردن
خاطرت شدم. در ایامی که نیستم خواهش میکنم مواظب مادر و برادرانت باش هرچه باشد، شما بزرگتر این خانواده ای بعد از پدر و مادر .
اعتقاد من این
که اگر بخواهی مدیریت زمان داشته باشی اندکی حوصله هم کارهای منزل و بچه ها به نحو
احسن انجام می شود و هم انشا الله در مدارج علمی و تحصیلی موفق خواهی بود. آقا
مجتبی مرد خانواده انتظار می رود بار منزل
را به دوش بکشد.
پس لطفا در
ایامی که بابا نیست مواظب مادر، خواهرو برادرت باش. مبادا بگذاری فشار زندگی به
آنان رنج دهد و در امورات کوچک همچون خرید منزل و یا رساندن خواهر وبرادرت یار مادرت باش. سعی کن حداقل در این ایام
برنامه ریزی بهتری برای خانواده داشته باشی و یار و مددکارشان باشی با درس خواندن
خوب، کمک مادر حداقل در امورات (بازی، مهد قرآن، تمارین و اشعار آن ) نظافت منزل،
حتماً ساعات
خروج از منزل را برای بازی یا مسجد می روی به مادرت اطـلاع بده تا نگرانت نشود و
برای خواهـرت تا می توانی احترام بگذار و با سرگرم کردن حسین محیط خانواده را برای
مطالعه ی او بهتر مهیا کن.
مجتبی جان
ببخش اگر گاهی دلت را شکستم ان شاءالله قول میدهم برگشتم برایت دوست خوبی باشم.
حسین بابا، من تو را و تمام اعضای خانواده خیلی دوست دارم. اگر توانستی مانند همیشه وبلکه بیشتر، هرشب قبل از خواب مادر،خواهر و برادرت را ببوس و صبح ها با سلام کردن و صبح بخیر گفتن روحیه بخش خانواده باش.
همسر گرامی از
اینکه هرازگاهی بار سنگین خانواده را به دستت رها کرده و به دنبال کارهایم می روم حلالم کن.
از اینکه
بعضاً باعث رنجیده خاطر شدنت شدم واقعاً
ببخش من اینجا کنار حرم حضرت زینب(س)
همواره دعا گویتان بوده و هستم . ان شاء الله روز تمام نگرانی ها با ظهور
منجی عالم بشریت به اتمام برسد.مبادا سنگینی بار خانواده کوه صبرت را بلرزاند.
شاید بگویی چه
شده که این مطلب را می نویسم در حالیکه که سنت است و هر مسافر بایستی قبل از سفر
وصیت نامه بنویسد.
شاید ماموریت
من کمی طولانی تر شود نگران نباش معلوم نیست اگر شد حتماً با شما تماس خواهم گرفت
.
به هر حال همانگونه
که قبلاً هم میگفتم ما الان در سفریم و بالاخره خواهیم رسید همان سفر همیشگی واقعی
و متاسفانه مورد غفلت واقع شده آدم زرنگ آن است در این فرصت اندک بار سفرش را
ببندد و برای آن جهان برنامه ریزی کند که متاسفانه من نداشتم تو را بخدا دعایم کن
بتوانم این مطالب را عمل کنم.
از صمیم قلب برای موفقیت و عمل به تکالیفات شما دعا میکنم.لطفاً سلام مرا به تمام فامیل و دوستان برسان اگر این سفر آخرم بود مرا حلال کنید. از طرف من بچه ها را ببوس، خداحافظ