نوید شاهد - پس از زخمی شدن شهید "محمدحسین کوپائی" دوستانش برای دلگرمی به وی گفتند: «درجه ویژه تشویقی از ارتش برایت رسیده است.» ایشان در این آخرین لحظات حیات با جوابی که داد همه را به شگفتی واداشت، گفت: «من درجه اصلی خود را با فیض شهادت از پروردگار دریافت کردم و دیگر نیازی به این درجه ها ندارم.»در ادامه سایت نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت می‌نماید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید"محمدحسین کوپائی"بيست و چهارم خرداد 1340 در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش مرتضي، در سازمان آموزش و پرورش كار ميكرد و مادرش طوبی نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. به عنوان گروهبان دوم ارتش در جبهه حضور يافت.

عفت در دوران جوانی

وی با اینکه دوران جوانی خود را در زمان رژیم ستم شاهی می گذرانید اما بر خلاف بسیاری از جوانان زمان خودش در آن فضای گناه آلود و پر از فحشاء، از گناهان دوری می جست و اهل مسجد و قرآن بود. عفیف بودن را سرلوحه زندگی خویش قرارداده بود.

کمک به افرادبی بضاعت

ایشان از حاصل دسترنج خود در کارهای فنی، جوشکاری، بنایی و کشاورزی مرتباً به فقراء و خانواده های بی بضاعت کمک می کرد.با موسیقی و برنامه های رادیو، تلویزیون و انتشار فحشاء در دوران طاغوتیان به شدت مخالف بود و با گرایش به کتب مذهبی و ابتکارات فنی به خلاقیت هایی دست یافت.

ابتکارات

شهید محمد حسین فردی خلاق و مبتکر بود. از جمله اختراعاتش، ساختن تفنگ شکاری سرپری بود که بعدها به موزه سبزقبا تحویل داده شد. همچنین ایشان یک نوع فرستنده پرقدرت اف ام را ساخت که حتی در امواج تلویزیون نیز مؤثر بود.

شرکت درتظاهرات

با شروع انقلاب اسلامی با ساختن سه راهی انفجاری علیه دشمنان و شرکت در راهپیمائی ها وتظاهرات علیه رژیم منحوس پهلوی، حضوری فعال داشت و با پخش اعلامیه های حضرت امام خمینی(ره)، سعی در نمایش چهره واقعی رژیم طاغوت را داشت.

استخدام در ارتش

وی مدتی را در کمیته انقلاب اسلامی در مناطق مرزی مشغول به خدمت بود و بعد از ارائه خدمات فراوان در این حوزه، به فرمان تاریخی امام خمینی(ره) مبنی بر پرکردن ارتش از نیروهای متعهد و متدین لبیک گفته وبه استخدام ارتش درآمد.

  همگام شدن با برادران سپاه

با سپری شدن دوره آموزشی و شروع جنگ تحمیلی، در واحد زرهی و توپخانه لشکر ۹۲ زرهی ارتش به جنگ با متجاوزان بعثی پرداخت و حدود یک هفته از جنگ نگذشته بود که با درخواست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول مبنی بر اعزام نیروهای آموزش دیده و با تجربه از ارتش،داوطلبانه به این درخواست آری گفته و بعنوان آر پی جی زن حملات چریکی، به همراهی برادران سپاه دزفول در منطقه کرخه به پیکار با دشمن پرداخت.

همراه کردن دوستان

بعد از گذشت چند روز نبرد چریکی شبانه ایشان با در دست داشتن اسلحه خود به مرخصی ۴۸ ساعته آمدند که در این مدت کوتاه چند تن از دوستان محله و مسجد را بعنوان نیروهای داوطلب بسیجی جهت نبرد با دشمنان متجاوز با خود همراه کرد.آنان نزدیک مسجد با هم پیمان بستند که تا آخرین نفس در کنار هم در یک سنگر بمانند.

تشویقی از ارتش

به محض اینکه ترکش گلوله به ایشان اصابت کرد، دوستانش  برای دلگرمی به وی گفتند:«درجه ویژه تشویقی از ارتش برایت رسیده است.» ایشان در این آخرین لحظات حیات با جوابی که داد همه را به شگفتی واداشت، گفت: «که من درجه اصلی خود را با فیض شهادت از پروردگار دریافت کردم و دیگر نیازی به این درجه ها ندارم.»

شهادت 

سرانجام در دهم مهر 1359 در كرخه بر اثر اصابت تركش خمپاره به فیض شهادت نائل آمد و در مزار بهشت علي دزفول به خاک سپرده شد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده