جهاد مقدس
به گزارش نوید شاهد
خوزستان، شهید حمید ترسلی دهم تیر 1339 در دزفول به دنیا آمد. پدرش عبدالرحمان، كارگر
بود و مادرش فاطمه نام داشت. وی کودکی آرام و سنگین بود دوران ابتدایی را در مدرسه
امیرکبیر گذراند و سه سال تحصیل دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شفق به پایان
رسانید و بعد از اتمام دوران راهنمایی دوران دبیرستان را در دبیرستان امام خمینی
گذراند.
فعالیت های مذهبی و
سیاسی
سالهای آخر دبیرستان بود که وارد انقلاب و
آشنایی با دوستان انقلابی شد که آنان فعالیت های مذهبی و سیاسی و نظامی خود را بر
علیه رژیم منحوس پهلوی شروع کرده بودند شهید دائم مصمم بود که در راه خدا جهاد کند
و طبق گفته های یکی از دوستانش در جریان انقلاب هنگامی که سخنرانی در شهر اندیمشک
پایان یافت پس از تظاهرات و درگیری به طرف یکی از تانکها نارنجک پرتاب می کند و
با پای برهنه به خانه بر می گردد
خصوصیات اخلاقی
از صفات اخلاقی او گذشت
و خوش اخلاقی و همدردی با مردم است و وی در جلسات مذهبی و دعای کمیل شرکت میکرد و
با شروع جنگ تحمیلی در بیست و یکمین روز از مهرماه سال ۵۹ عازم خدمت سربازی شد که
در رابطه با جنگ و اسلام نامه ای به یکی از دوستانش می نویسد. و این چنین نوشته
:«با درود وسلام فراوان بر شما سرباز و رزمنده اسلام که چون کوهی استوار در مقابل
کفار بعثی ایستاده اید و لحظه ای خستگی و یا یاس به خود راه نمیدهید ایمان و
استقامت شما است که لرزه بر اندام شکستخورده صدام و صدامیان میاندازد آری با
فرارسیدن فصل پاییز پایان عمر زورگوی دیکتاتور نیز نزدیک شده و چون درختان پاییزی
لباس زرد و پوسیده خود را از تن بیرون میکند و این وعده الهی است که به ما داده
شده و اکنون نوبت ماست که با یورش برسپاه کفر آنان را از خاک پاک اسلامی ایران
بیرون کنیم و جهاد مقدس مان را با پیروزی کامل به پایان برسانیم»
شهادت
شهید در عملیات های متعددی چون فتح المبین و بیت المقدس و در آزادسازی حصر آبادان نیز شرکت داشت در عملیات بیت المقدس خبر شهادت یکی از دوستانش را میشنود و به دیگر دوستش میگوید من به یاد جمله پیامبرگونه امام امت تمام افتادم که درفقدان شهید مطهری فرمود من انتظار نداشتم که دوستانم یکی پس از دیگری به لقاءالله بپیوندند و من اینجا در این دنیای بی ارزش باقی بمانم و سرانجام دوم فروردین 1361 بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. مزار وی در شهید آباد همان شهرستان واقع است.