ذکر خدا از لبش نمی افتاد
به گزارش نوید
شاهد خوزستان، شهید سعید سرخانى ناصرى در یکم فروردین 1347 در خانواده مذهبی و
ولایتی در شهرستان اهواز به دنیا آمد. پدرش جبار و مادرش زکیه خانم نام داشت . وی از همان کودکى دوست داشت در فعالیتهای مسجد شرکت کند و اوقات فراغت خود را به ورزش و رفتن
به مسجد مى گذارند.
خصوصیات اخلاقی
هرگز لقمه حرامى به دهان نمى گذاشت. بسیار خوب و
مهربان بود. رابطه اش با خواهر و برادرهایش با مهربانی بود. اگر کسى خلاف مى کرد و
اخلاق غیر منطقى داشت، به آرامى با او گفت و گو و او را راهنمایى مى کرد. علاقه اش
به ائمه اطهار بسیار زیاد بود و تمامى فرائض دینى اش را به موقع انجام مى داد. به قرآن خواندن اهمیت میداد و لبش همیشه به ذکر و راز و
نیاز به درگاه خدا بود.
عضو فعال بسیج
وی درسش را تا
اول راهنمایی ادامه داد.با پیروزى انقلاب و تشکیل بسیج مستضعفین به هدف حفظ دستاوردهاى
انقلاب اسلامى و پاسدارى از آرمانهاى اسلامى به فرمان حضرت امام، به عضویت بسیج درآمد
و پس از گذراندن دوره هاى آموزش نظامى و عقیدتى، آمادگى خویش را براى اعزام به جبهه
اعلام نمود.
حضور در جبهه
در سال 1360 درس
و مدرسه را رها کرد و به جبهه اعزام شد. وی حضور در جبهه را بهترین درس و مکتب می
دانست و عاشقانه به لشکر 7 ولى عصر پیوست.
ایشان پس از هفته ها حضور در میدان رزم، با گذراندن دوره آموزش غوّاصى در گروهان نجف
اشرف گردان کربلا مشغول به خدمت شد.
شهادت
آمادگى براى انجام
عملیات کربلاى 4 در آب هاى خروشان اروند رود، بزرگترین انگیزه اى بود که او را در مقابل
تمرین هاى سخت و طاقت فرساى غواصى آب دیده کرده بود. اگر چه لباس غواصى بر اندام ورزیده
او بسیار زیبا مى نمود اما از ترس اینکه شرك و ریا از این طریق بتواند در درون او رخنه
کرده و به وسوسه هاى نفسانى مشغول شود، هرگز حاضر نشد حتى در مقابل دوربین با دوستانش
عکس یادگارى بگیرد. سرانجام این رزمنده دلاور در تاریخ چهارم دی 1365 در جزیرۀ سهیل در جریان عملیات کربلاى 4 بر اثر اصابت
ترکش به سینه و کتفش به شهادت رسید و مدت 13 سال پیکرش مفقودالاثر بود. در سال
1378 توسط گروه تفحص شهدا در منطقه عملیاتى جزیره بوبیان و جزیره سهیل پیکر او پیدا
شد و در گلزار شهداى زادگاهش به خاك سپرده شد.